x تبلیغات
تجربه های شخصی من

درد مفصل

درد مفصل برایتان طاقت فرسا شده است؟ تا کنون به دکترهای متخصص زیادی مراجع کرده اما چاره ی درد خود را نیافته اید؟ آیا در جوانی گرفتار درد مفصل شده اید؟ به دنبال سرچ درمانی برای درد مفصل در اینترنت وارد این صفحه شده اید؟ حتما این مقاله را تا انتها مطالعه کنید؟

مفاصل چگونه کار می کنند؟

مَفصَل که به آن در زبان فارسی بندگاه نیز میگویند، محلی است که موجب اتصال استخوان ها با هم میشود. مفاصل میتواند دو و یا چند استخوان مجاور یکدیگر را به همدیگر متصل کنند تا حرکت استخوان ها در کنار یکدیگر را راحت تر کنند.  که به آن دستگاه مفصلی (به انگلیسی: Articular system) هم گفته می‌شود. مفصل ها بر اساس عملکرد و کارایی که دارند به چند دسته تقسیم میشوند. مفصل ها نقش بسیار حیاتی و مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند به گونه ای که اگر آنها نباشند شخص قادر به انجام هیچ گونه حرکتی هرچند جزئی نیست. اجازه دهید موضوع را با یک مثال برایتان شرح دهم. مثلا اگر مفاصل نبودند یک وزنه بردار توانایی بلند کردن وزنه ها را نداشت و یا یک دونده توان دویدن حتی برای ثانیه ای را نداشت چه برسد به استقامت هنگام دویدن در بازه های زمانی طولانی.در مورد شیوه ی عملکرد مفاصل باید عنوان کنیم که مفصل ها به سه دسته تقسیم میشوند:

  • مفاصلی که بسیار حرکت میکنند. مانند مفاصل آرنج، زانو، مچ پا و … که استخوان هایی که توسط این مفاصل به هم متصل شده اند حرکت زیادی دارند.
  • مفصل‌هایی که حرکت مختصری دارند مانند ستون فقرات
  • مفاصلی که غیر متحرک هستند. مانند مفاصل جمجمه

درد مفصل از آن دسته از دردها است که فارغ از هر سن و سالی که داشته باشید میتواند شما را درگیر کنی. به طور مثال شخی بخاطر سن بالا مفاصل ستون فقراتش درد میگیرد و فردی دیگر بخاطر ورزش های سنگینی که میکند مفاصل زانوهایش دردناک است و ممکن است فاصله ی سنی بین این دو شخص که درد مشابه ای را تجربه میکنند چیزی بیش از دو دهه نیز باشد. درد مفاصل اگر به موقع درمان نشود می تواند اختلالات جدی و غیر قابل جبرانی در روند زندگی بیمار به وجود آور. اما اینکه چه چیزی میشود و چه اتفاقی می افتد که درد مفصل به سراغ کسی می آید موضوعی بسیار پیچیده است چرا که برای درد مفاصل علل بسیاری ثبت شده است که هر کدام از این علل علامت یا رشته ای از علائم خاص دارند که در بیشتر مواقع تنها با مراجعه به پزشک قابل تشخیص هستند و بعد از تشخیص علت درد درمان ویژه ی آن دلیل تجویز میشود. شاید با خواندن چند سطر قبلی حسابی ترسیده باشید و پیش خودتان فکر کنید اکنون که دلایل تا این حد پیچیده اند شاید خطر جدی ای تهدیدتان میکند اما نکته ی نوید بخش درمورد دردهای مفصلی این است که در اکثر مواقع عللی که منجر به درد مفـــصل میشوند کم خطر بوده و به سادگی قابل درمان هستند. البته فراموش نکنید که گفتیم اکثر مواقع و این به این معنا است که گاهی علت های جدی و خطرناکی باعث به وجود آمدن دردهای مفصلی میشوند که روند درمان طولانی تری را میطلبند و مشکلات جدی ای را برای فرد به همراه دارند. در این مقاله از سری مقالات علمی گروه داروسازی دایان فارما برآنیم تا به بررسی جامع درد مفصل و علل و راهکارهای درمانی آن بپردازیم.

 

درد مفصل چیست؟

درد مفصل یعنی روی هر کدام از مفاصل خود احساس درد و ناراحتی کنید. درد مفصل می تواند با ورم و التهاب نیز هم همراه باشد. حتی گاهی نیز ممکن است یکی از مفاصل درد بگیرد و همزمان مفاصل مختلف دیگری نیز درگیر شوند. درد مفاصل معمولا علل مختلفی دارند البته در عموم مواقع صدمات فیزیکی مانند تصاوف و یا شکستگی استخوان ها منجر به درد مفصل میشوند. در ادامه به بررسی برخی از علت هایی میپردازیم که منجر به درد مفصل میشوند. 

علل درد مفصل

بنظر شما چه عوامل می تواند منجر به درد های مفصل شود و یا به عبارت دیگر درد مفصل چه عللی می تواند داشته باشد؟ قبل از هرچیزی باید بدانید که متأسفانه در دهه اخیر ابتلا به بیماری های مرتبط با مفاصل بسیار شیوع پیدا کرده است. اما چیزی که شرایط را پیچیده تر و درمان درد را سخت تر می کند این است که، عوامل زیادی می توانند منجر به ردر مفصل شوند.  مثل آسیب دیدگی رباط ها، تاندون ها، عضلات، عصب ها، بورس، استخوان ها و یا حتی آسیب دیدگی خود مفصل و یا از بین رفتن لایه محافظ مفصل. اما هر کدام از این علل انواع مختلفی دارند که درمان خاص خود را می طلبند و همین امر سبب پیچیدگی تشخیص علت دردهای مفصلی شده است. اگر فقط برای یک روز درد مفصل را تجربه کرده باشید بی شک به خوبی می دانید که بیماران این نوع درد ها برای درمان درد خود به دنبال بهترین روش درمانی اند که بیشترین و سریع ترین بازده را داشته باشد، چرا که درد مفصــــل روند زندگی فرد را به کلی مختل کرده و او توان رسیدگی به فعالیت های روزمره خود را ندارد. از طرفی افراد مبتلا به دردهای مفصلی به دنبال یافتن علت دردهای خود از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کنند. پس ریشه یابی مشکل و اتفاقی که موجب آسیب دیدن بافت ها شده است، مهم ترین اطلاعاتی است که پزشک معالج باید به دست بیاورد که به پیدا کردن راه حل دائم و قطعی برای درمان بیماری منجر می شود.

در ادامه به معرفی شاخص ترین علل درد مفاصل می پردازیم:

  1. آسیب دیدگی یا ضربه خوردن به مفصل
  2. استفاده بیش از حد از مفصل
  3. آسیب دیدگی های ناشی از حرکات مکرر
  4. افزایش وزن و نداشتن پلتفورمی برای لاغری سریع
  5. درد مزمن به دلیل اختلال عملکرد در سیستم عصبی
  6. واکنش به برخی از داروها
  7. استرس
  8. تضعیف سیستم ایمنی و نداشتن راهکاری منسجم جهت تقویت سیستم ایمنی بدن

عللی که نیازمند مراجع سریع به پزشک هستند:

  1. بیماری های سیستمیک و نقاط دیگر بدن
  2. بیماری های عفونی و واگیر دار
  3. آرتریت روماتوئید
  4. درد مفصل به علت شکستگی استخوان
  5. بیماری بی حرکتی بزرگسالان (Adult Still’s disease)
  6. نکروز آواسکولار
  7. جابجایی مفاصل
  8. فیبرومیالژیا
  9. آرتریت گنوکوکی
  10. نقرس
  11. بیماری لایم
  12. برخی از سرطان ها مانند سرطان استخوان، سرطان خون (لوکمی)

تقویت اعتماد به نفس

 

تقویت اعتماد به نفس ( راز اعتماد به نفس )

 

تقویت اعتماد به نفس و اصولا بهبود کیفیت اعتماد به نفس، موضوع بسیار بسیار مهمی است که در روانشناسی فردی و ارتقا مهارت های مرتبط با موفقیت فردی جایگاه اول را پیدا کرده است. آیا میدانستید تقویت اعتماد به نفس منجر به استفاده بهینه تر شما از قانون جذب میشود؟

 

تقویت اعتماد به نفس یعنی ایجاد ویژگی هایی در شیوه تفکر و عملکرد، به گونه ای که فرد از عهده کارها به خوبی برآید و در شغل و ارتباطات خود نقش موثرتر و کارایی بهتری نسبت به سابق داشته باشد.

 

یعنی کیفیت کارایی ذهنی و عملی او در مواجه با کارها افزایش پیدا کند. سایت راز موفقیت در جهت تقویت و تقویت اعتماد به نفس افراد مقالات بسیاری ارایه کرده و در این مقاله قصد داریم با ۴ گام سریع شما را به اعتماد به نفس سالم برسانیم.

 

اعتماد به نفس ناشی از عملکرد گذشته شماست . امروز اولین روز از باقی عمر شماست پس عملکرد خود را از همین امروز تغییر دهید و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. چراکه کاهش اعمتاد به نفس و عزت نفس مشکلات فراوانی از جمله انواع تله های شخصیتی و طرحواره ها را برای شما به ارمغان می آورد.

کسی که قبلا بودید را فراموش کنید ، با تقویت اعتماد به نفس شما فرد جدیدی خواهید شد.

باورهای شما، سطح تخیل، میزان ایمان شما به آینده ای درخشان و… همگی به میزان اعتماد به نفس شما بستگی دارد.

با تقویت اعتماد به نفس ، توانایی یادگیری شما نیز بیشتر و بهتر میشود.

تقویت اعتماد به نفس با کاهش هرج و مرج های عاطفی شما همراه خواهد بود.

با تقویت اعتماد به نفس ، گذشته و فکر کردن به آن دیگر شما را ناراحت نمیکند؛ حتی اگر سطح کنونی اعتماد به نفس شما با اتفاقات گذشته و شرایط اخیر گره خورده باشد.

تقویت اعتماد به نفس باعث میشود تمایل شما به تغییر در جهت آنچه میخواهید باشید بیشتر شود.

با افزایش اعتماد به نفس شما آنگونه که قبلا بودید شناخته نمیشوید، بلکه دیگران شما را همانگونه که خود میخواهید میبینند.

با ما در ادامه مقاله همراه باشید تا ۴ قدم به زنگی رویایی خود نزدیکتر شوید.

 

اعتماد به نفس - اعتماد به نفس بالا

 

علائم کمبود اعتماد به نفس

 

اگر بخواهیم در علائم کمبود اعتماد به نفس در افراد دقیق شویم، در واقع نشانه های زیادی را باید در نظر بگیریم. از سری فاکتور های که در بررسی علائم کمبود اعتماد به نفس باید بررسی شوند، میتوان به، زبان بدن، کلام و رفتار های فرد اشاره کرد. در اصل ما باید بر این موارد روی هر فرد دقیق شویم تا علائم کمبود اعتماد به نفس را در آن فرد، کشف کنیم.

 

ویژگی های رفتاری افراد با اعتماد به نفس پایین

 

از سری علائم کمبود اعتماد به نفس که در رفتار افراد هویداست عبارتند از: مطیع، تابع، تسلیم، سلطه پذیر، کناره گیر، سربه زیر، بامحبت، بی پناه، دستپاچه، دودل، بدبین، خودمقصر، مردد، بدبین، هراسان، نامطمئن

رفتارهای کلامی افراد با اعتماد به نفس پایین

آن دسته از علائم کمبود اعتماد به نفس که از کلامات افراد می توان به آنها پی برد عباراتی هستند از جمله: تعجب میکنم، شاید، فکر میکنم، احتمالا، ببخشید، حدس میزنم، نمیتوانم، از اینکه زحمتتان می دهم متاسفم، نمیدانم چه بر سرم آمد

رفتارهای بدنی افراد با اعتماد به نفس پایین

علائم کمبود اعتماد به نفس که خود را در زبان بدن افراد نشان می دهند: دستها را به هم مالیدن، حرکات ناآرام، پاها را روی هم انداختن، وول خوردن، چشمان پایین افتاده، قامت خمیده و قوزدار، صدای یکنواخت و بی حالت، صحبت کردن ملایم، غرولند کردن، خاموش شدن

رفتارهای هیجانی افراد با اعتماد به نفس پایین

علائم کمبود اعتماد به نفس که از هیجانات فرد مشخص می شوند عبارتند از: ترس، تشویش، اضطراب، افسردگی، احساس گناه، آزار و اذیت کردن، رفتار کنایه آمیز، تنبلی، گیجی

 

ورزش هایی برای تقویت اعتماد به نفس

 

ورزش کردن معمولا یکی از تکنیک های تقویت اعتماد به نفس است که تاثیر بسازیی دارد. ورزش میتواند اعتماد به نفس شما را بالا ببرد، چرا که تناسب اندام و سلامت معمولا میتواند احساس خوبی را در فرد ایجاد کند. دوست ورزشکاری داشتم که میگفت اوایل بعد از صدبار بارفیکس از دستانم خون می آمد و من ورزش را متوقف نمیکردم چرا که مطمئن بودم این یک نشانه است که من فردی قوی هستم و از پس هر چالشی در زندگی ام بر می آیم. ورزش های زیادی هستند که با انجام آنها میتوانید به تقویت اعتماد به نفس خود بپردازید. کافیست علایق خود را در این زمینه دنبال کنید و از ورزشی که میکنید لذت ببرید.

رژیم لاغری

 آیا چاقی برای شما هزاران مشکل و بیماری جدید بوجود آورده است و شما دنبال بهترین رژیم لاغری میگردید

آیا هیکل خود را دوست ندارید و دوست داشتید کمی لاغرتر و یا چاق تر بودید؟
آیا از رژیم لاغری گرفتن عاجز شده اید؟
آیا سال هاست که تحت نظر متخصص تغذیه هستید ولی از تغییرات راضی نیستید؟
آیا می خواهید چاق شوید و از لاغری مفرط رنج می برید؟
آیا از انچه در آینه می بینید بیزار شده اید و میخواهید یک رژیم لاغری درست و حسابی داشته باشید؟
آیا حال و حوصله ورزش ندارید؟
آیا در رژیم لاغری هایی غذایی مختلف قبلی تجربه خوبی ندارید؟
آیا به فکر جراحی های خطرناک و برداشتن معده و کوتاه کردن روده افتاده اید؟
آیا شما کسی هستید که همیشه گول تبلیغات ماهواره ای برای رژیم لاغری را می خورید؟
آیا شما هم هزاران نوع قرص و ژل و کمربند و شربت و دمنوش و کرم لاغری و چاقی می خرید؟

دوستانی که به دنبال رژیم لاغری هستید خبر خوبی برایتان دارم!

اگر شما حتی یک مورد از موارد بالا برایتان به یک چالش روزانه بدل شده است و دربدر به دنبال یک رژیم لاغری خوب میگردید، باید کتاب اصول تغذیه ی محمود جولایی را بخوانید.

اما می دانم تعجب می کنید که چرا من از فضای روانشناسی وارد حوزه تغذیه و رژیم های غذایی شده ام؟ آماده باشید تا داستان شکل گیری یک کتاب خوب را از زبان پدیدآورنده آن برایتان تعریف کنم!

داستان جالب شکل گیری کتاب تغذیه و رژیم لاغری برای همه

… همانطور که می دانید محمود جولایی “کاپیتان کشتی های اقیانوس پیما” بوده است.

او هر ساله بطور مرتب چکاپ پزشکی بسیار دقیقی داشت. در یکی از این معاینات مثل همیشه نتایج آزمایشات را برای تکمیل پرونده به دکتر معتمد شرکت داده و ایستاد که او زود امضاء کند و وی بر سرکارش برود. جولایی میگوید دکتر همیشه برگه ی آزمایشم را نگاه می کرد و حالی می پرسید و کار تمام بود. ناگهان دیدم در برگه من متمرکز شد و تک تک موارد را با انگشت مرور کرد. گفتم چیه دکتر، مشکلی هست؟
با مکثی گفت بشین کاپیتان تا برات بگم! خوب نیست باید به فکر رژیم لاغری باشید

گفتم چی خوب نیست؟گفت: آقای کاپیتان خوش تیپ این خوب نیست که در این سن شما قند، کلسترول، اوره، چربی و تری گلیسیرید داشته باشید…

این گفته های ایشان مانند چکش سنگینی بر سر من فرود آمد و مرا روی صندلی نشاند. با نگرانی، جوری که انگار جواب را میدانی ولی میپرسی تا اطمینان حاصل کنی، پرسیدم: مگر داشتن اینها چه اشکالی دارد؟ سرش را بالا گرفت و با پوزخندی در چشمان من گفت: کاپیتان روسی که ماه پیش تنها در اتاقش سکته کرد و مُرد یادت هست؟  او هم تمام این بیماری ها را داشت و هیچ فکری برای رژیم لاغری خود نکرده بود.

دیگر هیچی یادم نبود. تنم سرد و کرخت شده بود. از جایم بلند شدم و بدون خداحافظی از مطب دکتر خارج شدم و بعد از ساختمان شرکت در برج آسمان خارج شدم. حتی از آسانسور استفاده نکردم و تمام مسیر راه پله را بسرعت پایین آمدم. انگار باید خیلی زود از یک واقعیت تلخ دور می شدم. اتومبیلم را فراموش کردم بردارم. خودم را می دیدم که در دفتر کار کاپیتان در یک کشتی خیلی بزرگ افتاده ام و هیچ کس از وجودم خبر ندارد… انقدر درگیری ذهنی داشتم که از میدان فرمانیه تا میدان نوبنیاد پیاده رفتم. دور میدان داشتم از خیابانی عبور می کردم که یادم هست، یک پیکان مشکی جلویم پیچید و گفت: داداش کجا؟ در خدمتیم؟

و من پاسخ دادم : کلسترول!

و او گفت: می دانم کجاست، بیا بالا!

… ساعتها در خیابان بودم. راننده حرف می زد و من در پس افکار خود داشتم مراسم تدفینم را برنامه ریزی می کردم که آبرومندانه انجام شود! ناگهان راننده با لهجه قزوینی پرسید: آقای مهندس حدودا نمی دانی این کلسترول کدام منطقه است؟ بخودم آمدم و گفتم برو انقلاب؛ روبروی دانشگاه به همه کتابفروشی ها سر زدم و هرچه کتاب در مورد تغذیه و فاکتورهای آزمایشی، موجود داشتند را خریدم. 18 جلد کتاب تخصصی که من هیچی از آنها نمی فهمیدم. شب را تا صبح با کتاب های غریبم خوابیدم. فردا صبح به کتابخانه دانشگاه تهران رفتم و به دنبال منابع بیشتر گشتم. هفته بعد به دریا رفتم و در طول شش ماه 38 جلد کتاب خواندم. با یک مشکل بزرگ مواجه شدم. کتاب های داخلی تقریبا همه ترجمه بود و ترجمه ها خود به ترجمه  نیازداشت. بسیاری از اصطلاحات را نمی فهمیدم. فرق LDL , HDL را نمی فهمیدم. کتاب ها برایم خیلی سنگین بود. کتاب های ساده تری از خارج تهیه کردم و باز خواندم و تازه موتور علاقه و اشتیاق دانستن در من روشن شد. به هر کشوری می رسیدم به کتابفروشی ها سر می زدم و کتاب های مربوطه جدیدی را می خریدم. این شش ماه اندازه 6 سال دوره ارشد تغذیه مطلب خواندم و باز خواندم.

به ایران بازگشتم و بلافاصله به متخصص تغذیه مراجعه کردم و وقت گرفتم و گفتم می خواهم فقط پرسش هایم را بپرسم. تعجب کرد و با هم شروع کردیم به هم آموختن و یا از هم آموختن.

 مدت دو ماه تمام آخر وقت های ایشان را من پر می کردم. با هم دوست شدیم. روزی از من خواست، در کلینیک یکی از دوستانش شروع به کار کنم و مشاوره بدهم. گفتم شاید دارد مرا از سرش وا می کند و نپذیرفتم و دوباره و سه باره و چهار باره کتاب های جدیدتر و تخصصی تری خریدم و به دریا رفتم. تمام زندگی و فکر من شده بود تغذیه. همیشه و همه جا اطلاعات می دادم و برای مردم جنس اطلاعات من جالب، جدید و جذاب بود. شاید چون کمی نگرش و تحلیل روانشناسی در آن آمیخته بود و یا شاید چون من از جنس مصرف کننده گان آن اطلاعات بودم.

 یادم هست در یک سفر ۴۲ جلد کتاب با خود بردم. بعضی کتاب ها، کتاب های دانشگاهی مقطع ارشد و دکترای تغذیه بود و در شش ماه خواندم. روزی نیز با سایت های معتبر دنیا آشنا شدم و اطلاعات به روزتری را در آنجا یافتم و تشنه تر شدم. بالاخره کتاب ها را کنار گذاشتم و شبانه روز در میان سایت های مختلف و معروف جهان به دنبال پرسش های خودم بودم….. و این پروسه سه سال دیگر طول کشید.

در این سه سال چند ماه به اصرار دکتر عزیزم به کلینیک تغذیه دوست شفیقشان مراجعه کردم و بعد از همان مصاحبه اول پشت میز مشاوره نشستم تا کمی دانسته هایم را انفاق کنم.
عجیب بود مردم از زن و مرد میخکوب بحث های من می شدند و برخی مراجعین واقعا فقط برای شنیدن می آمدند. به تدریج من روشی خاص را پیش گرفتم. همانجا بود که تکنیک “روانشناسی کاهش وزن” به ذهنم خطور کرد.

مارک زاکر برگ

 آنچه در این مقاله مطالعه میکنید:

 
جملات انگیزشی مارک زاکر برگ
زندگی نامه مارک زاکر برگ
سبک زندگی مارک زاکر برگ
خانه مارک زاکر برگ
ثروت مارک زاکر برگ
داستان شکایت از فیس بوک
ازدواج مارک زاکر برگ
۷ شعار اصلی و جمله انگیزشی مارک زاکربرگ
۱- من هر روز از خودم این سوال را میپرسم: آیا من امروز موفق شده ام  مهم‌ترین کاری را که قادر به انجام دادن آن بودم انجام دهم ؟
 
۲- مارک زاکر برگ همواره بر این باور بود که هیچ چیز بی نقص نیست پس همیشه راهکاری برای بهتر شدن وجود دارد.
 
۳- زاکر برگ همیشه می گفت دنیا پر از تغییر است پس اگر ریسک نکنید قطعا شکست میخورید.
 
۴- به جای حرف زدن خالق باشید چرا که مردم به جای اهمیت دادن به گفتار شما برای چیزی که خلق میکنید ارزش قائل هستند.
 
۵- هیچ گاه به دیگران اجازه ندهیدبه شما بگوید که خودتان را تغییر دهید.
 
۶- وی همیشه اظهار داشت که هدفش از تاسیس فیس بوک هرگز ایجاد یک شرکت نبود،وی میخواست کاری کند تا جهان را تغییر دهد.
 
۷- به جای اینکه تنها خواب موفقیت را ببینید از خواب بیدار شوید و برای موفقیت سخت تلاش کنید.
 
موفقیت مارک زاکر برگ میلیاردر جوان و سرمایۀ مارک زاکر برگ
مارک زاکربرگ (به انگلیسی: Mark Elliot Zuckerberg) در ۱۹ می ۱۹۸۴ در آمریکا به دنیا آمد. او یکی از جوان‌ترین افراد ثروتمند در جهان است. او برنامه‌نویس و کارآفرین است. همچنین بنیانگذار فیسبوک و مدیر عامل و مدیر اجرایی فیس بوک بوده و طبق پرسشنامه‌ای که در نوامبر ۲۰۱۷ منتشر شد، سرمایۀ مارک زاکربرگ معادل ۷۴.۲ میلیارد دلار است. فوربز او را به عنوان پنجمین فرد ثروتمند جهان معرفی کرده است.
 
کودکی مارک زاکربرگ چگونه گذشت؟
کودکی مارک زاکربرگ - فرزندان مارک زاکربرگ - زندگی مارک زاکربرگ
 
مارک زاکربرگ آموزش کامپیوتر را از همان دوران راهنمایی خود شروع کرد و در همان سالها تحت تعلیم پدرش در زمینه برنامه نویسی قرار گرفت و Atari BASIC Programming را از پدرش آموخت؛ و بعدها تحت تعلیم معلم خصوصی به نام Newman قرار گرفت تا دانشش در علوم کامپیوتری بالا برود، مارک توسط Newman نابغه کوچک لقب گرفته بود که همچنان نیز این لقب را به همراه دارد.
 
او به توسعه‌ی برنامه‌های کامپیوتری، به خصوص در زمینه بازی‌ها و ابزارهای ارتباطی علاقه وافری دارد. مارک در مورد کودکی خود می‌گوید : «من دوستان نقاش زیادی داشتم که پیشم می‌آمدند و چیزهایی می‌کشیدند و من از آن نقاشی‌ها، بازی جدیدی می‌ساختم.
 
مارک استعدادهای زیادی دارد و بعبارتی چند بعدی است. او کاپیتان تیم شمشیر بازی بوده و توانسته است دیپلم مسابقه های سنتی سالانه انگلستان را از آن خود کند. مارک به شعرخوانی نیز علاقه مند است و به خوبی می تواند شعر بخواند.
 
حتما بخوانید : زندگی‌نامۀ جک ما سومین ثروتمند جهان (موسس سایت علی بابا)
 
جوانی مارک زاکربرگ
آغاز درخشش زاکر برگ از همان دوران کودکی بوده است؛ و او در همین دوران نیز جوایزی را در حوزه ریاضیات، نجوم و فیزیک دریافت کرده است و به غیر از زبان انگلیسی، به زبان‌های فرانسه، عبری، لاتین و یونانی باستان نیز تسلط دارد. و پس از نامزد کردن با یک دختر دو رگه چینی آمریکایی تصمیم گرفت زبان چینی را نیز بیاموزد.
 
مارک درباره علاقه مندی های خود در صفحه فیسبوکش این چنین می نویسد: “آزادی، ابداع روش‌هایی که روابط بین انسان‌ها را افزایش داده و به این وسیله آن‌ها بتوانند چیزهایی را که برای آن‌ها اهمیت دارد به اشتراک بگذارند، حرکت‌های انقلابی، گردش اطلاعات، محافظه کاری” آیا تا بحال فکر کرده اید چرا رنگ فیسبوک آبی است؟؟ جالب است بدانید که مارک نسبت به رنگ‌های قرمز و سبز دچار کوررنگی است!!! و بهمین دلیل است که وی دید بهتری نسبت به رنگ آبی داشته و این رنگ را به عنوان رنگ قالب فیس‌بوک انتخاب کرده است.
 
راز موفقیت مارک زاکر برگ
مارک زاکربرگ ثروت - موسس فیس بوک - زندگی مارک زاکر برگ
 
مارک در تاریخ ۴ فوریۀ ۲۰۱۴ هنگامی که دانشجوی دانشگاه هاروارد بود، در خوابگاهش فیسبوک را طراحی کرد. دوستانش به او کمک کردند تا یک شبکۀ اجتماعی ایجاد کند و کمی بعد فیسبوک را در سطح کالج راه‌اندازی کردند. فیسبوک در سراسر دنیا به یک پلتفورم محبوب برای تعاملات تبدیل می‌شود و در سال ۲۰۱۲ شمار کاربران آن به یک میلیارد می‌رسد.
 
با این وجود در میان گروه طراح سایت اختلافات زیادی به وجود آمد و درگیری‌های حقوقی شروع شد، زیرا هر کدام ادعا می‌کردند با توجه به نقششان در راه‌اندازی فیسبوک، بخشی از سهام به آن‌ها تعلق می‌گیرد. مارک زاکربرگ با اعتقاد به ایده‌اش و ناامید نشدن توانست تمام این مشکلات را حل کند.
 
او در یکی از اظهارات معروف خود می‌گوید: «بزرگ‌ترین ریسک این است که ریسک نکنیم.»

برنامه ریزی

 برنامه ریزی اصولی میتواند باعث شود که شما در زمان کمتر تعداد کارهای بیشتری را انجام دهید. اصول برنامه ریزی صحیح را بیاموزید تا رضایت شغلی بیشتری نصیب شما گردد. در این مقاله مهمترین و موثرترین اصول  برنامه ریزی را خواهید آموخت.

 
اصول مدیریت زمان و برنامه ریزی چیست؟
مدیریت زمان (به انگلیسی: Time Management) در اصطلاح به معنای استفاده ی بهینه زمان در طول ۲۴ ساعت است .به گونه ای که تما برنامه و کارهای روزانه که برای آن برنامه ریزی کرده اید به بهترین نحو انجام شوند.
 
هدف از مدیریت کردن زمان و برنامه ریزی در زندگی این است که شما بتوانید در مدت زمان مشخصی به کارهای بیشتری رسیدگی کنید. برنامه ریزی یعنی کارها را بر اساس اولویت اهمیت (از مهم و فوری به غیر ضروری) لیست کنیم و محدوده زمانی برای هریک مشخص کنیم و به این برنامه ریزی و مدیریت زمان شدیدا پایبند باشیم. همه ما دوست داریم در زندگی به موفقیت های بزرگی برسیم.
 
آمار موفقیت افراد در برنامه ریزی زمانی
تحقیقاتی که در سطح دانشگاه های امریکا انجام شد، نشان داد که بیشتر دانشجویان تلاش و تقلای زیادی میکنند، آنها حتی از فرصت ۲۴ ساعته خود بخش زیادی را به کار و تلاش در مسیر اهداف خود اختصاص می دهند. اما متاسفانه نتایج کافی و متناسب با تلاش خود دریافت نمی کنند! بله عجیب است نه؟! ما بسیاری افراد را در اطراف خودمان می بینیم که مثلا برای افزایش درآمد بیشتر، اولین کاری که می کنند آن است که تلاش خود را بیشتر هم می کند.
 
ساعت کاری خود را افزایش می دهند. من بقالی محل را می بینم که از ۶ صبح تا ۲ بامداد فردا مغازه اش باز است. این افراد تنها ایده ای که به ذهنشان می رسد این کار است.
 
من کارمندی داشتم که همیشه دنبال اضافه کار بود. اوایل تصور کردم که هدفش حقوق بیشتر است، اما مدتی که کارکرد او را زیر نظر گرفتم، دیدم حتی کارهایی را برای روزهای تعطیل خود به خانه می برد و واقعا عجیب است که همیشه هم به نظر میرسد سخت کار میکند!!! پس چرا کارهای او تمامی ندارد؟دوستان این مقاله دقیقا به موضوع مدیریت زمان و برنامه ریزی در زندگی و کار می پردازد.
 
برنامه ریزی زمان - اصول برنامه ریزی زمانی
 
نقطه آغاز تحول در زندگی
مواردی که در تحقیق بالا در سطح دانشگاه به دانشجویان آموزش داده شد و زندگی آنها را متحول کرد. من در این مقاله ۲۸ اصل مدیریت زمان و برنامه ریزی را برای شما خواهم گفت که فقط تعدادی از انها را کارمند ما اجرا و عادت خود کرد و بعد از آن نه اضافه کاری گرفت و نه کاری را به خانه برد.
 
تاریخچه مدیریت زمانی :
ریشه مدیریت زمان در کار و تجارت است. با انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم و ظهور کارخانه ها و صنایع، نوع جدیدی از رابطه انسان با زمان خلق شد. کار در کارخانه ها بر خلاف کارهای کشاورزی نیازمند وقت شناسی روزانه بود.
 
مردم مجبور بودند یاد بگیرند برای زمانبندی به جای استفاده از طلوع و غروب خورشید از ساعت کمک بگیرند. از طرفی هم نظام آموزشی روز به روز به تربیت دانش آموزانی میپرداخت که با این نظام هماهنگ تر و تبدیل به کارگرانی با بهره وری بیشتر شوند.
 
به عقیده بنجامین فرانکلین، زمان پول است.
تئوری اصول مدیریت علمی
در سال ۱۹۱۱ فردریک تیلور، پدر مدیریت علمی، تئوری << اصول مدیریت علمی >> را با هدف افزایش بهره وری کارگران منتشر کرد.این تئوری به بررسی و مشاهده کار، یافتن بهترین روش برای انجام آن، شکستن آن به بخش های کوچکتر و مدیریت چگونگی انجام آن و در نهایت آموزش کارگران برای عملی کردن آن ، میپرداخت.
البته زمانی که ما به مدیریت زمان فکر میکنیم بیشتر مدیریت زمان فردی، مدنظرمان است. در واقع با مدیریت زمان میخواهیم وقت خود را کمتر برای انبوهی از کارهای متنوع صرف کنیم و بیشتر وقت خود را به کارهایی که واقعا برایمان در اولویت قرار دارند، اختصاص دهیم.
مدیریت زمان مجموعه ای از مهارت هاست که به محض تسلط بر آنها سازمانده تر، کارآمدتر، خلاق تر، آسوده تر و در نهایت شادتر خواهیم بود.

قانون ارتعاش

 قانون ارتعاش چیست ؟ چطور میتوانید با استفاده از این قانون مدار انرژیک خود را تغییر داده و از قانون جذب بهتر و بهینه تر استفاده کنید؟ آیا قانون فرکانس و قانون ارتعاش یکی هستند یا باهم تفاوت دارند ؟ اگر از طرفداران قانون جذب باشید حتما بارها کلمه ی قانون ارتعاش به گوشتان خورده است و شنیده اید که به شما میگویند ارتعاش مناسب ارسال کنید و فلان کنید و بهمان کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید. در این مقاله قصد داریم شما را با قانون ارتعاش بیشتر آشنا کنیم پس با ما همراه باشید

قانون ارتعاش چیست

قانون ارتعاش (به انگلیسی: Vibration) در قانون جذب یعنی یکی شدن با رویا و خواسته. اگر برایتان این سوال پیش آمده است که قانون ارتعاش یعنی چی؟ و در حالت کلی ارتعاش چیست، باید بگوییم که: قانون ارتعاش یعنی در خواسته خود حل شوی و خواسته تو در افکار و باورهایت کاملا مشهود باشد. این زیباترین درجه از ارتقا و رشد فردی است که در روانشناسی هم بسیار تاکید شده است. ما بر اساس نظام باورهای خود، احساسات و حال خود را می سازیم. احساسات ما کیفیت فرکانس ذهنی-فکری ما را مشخص می کند. فرکانس همان سطح و کیفیت انرژی کار ذهن و یا بهتر بگوییم، کار تولید فکر در مغز است. پس اگر فکر خوب بکنید، فرکانس شما خوب و مثبت خواهد بود و اگر افکار غالب شما خوب و سازنده و مثبت باشد، باورهای مثبتی در شما شکل و ریشه میگیرد، و باورهای مثبت و قدرتمند در شما احساسات عالی و اشتیاق سوزانی برای "داشتن" و "بودن" بهتر و خوب تولید می کند و این می شود فرایند ایجاد و حفظ ارتعاش در قانون جذب.

 

فرکانس در قانون جذب چیست؟

 

اما فرکانس چیست؟ میدانید که افکاری که بصورت غالب در ذهن ما جاری هستندو در ضمیر ناخودآگاه ما وارد شده، قانون جذب را بکار می اندازند و ارتعاشات مشابه خود را تحت عنوان شرایط و تجربیات جدید به زندگی ما جذب میکنند. به شرایطی که در حال تجربه ی آن هستیم مدار کنونی ما و به ارتعاشاتی که به صورت قالب ذهن ما در آمده و هر روز و هر روز تکرار میشوند فرکانس ذهن ما میگویند. در قانون جذب هر ارتعاشی که ارسال میکنید در صورت تکرار مدام و راه پیدا کردن به ضمیر ناخودآگاه فرد به فرکانس تبدیل میشود و قانون جذب را بکار می اندازد.

 

 

هوش اقتصادی چیست

 هوش اقتصادی چیست ؟ تاکنون برایتان پیش آمده است که پای صحبت های فردی بنشینید و او به شما بگوید که از هوش مالی بالایی برخوردار است؟ اما این هوش مالی یا financial IQ چیست؟ به زبان بسیار ساده اگر بخوام برایتان شرح بدهم هوش اقتصادی توانایی یک فرد در حل چالش ها و مشکلات مالی است. فکرش را بکنید بتوانید از پس هر مشکل و چالش مالی ای بربیاید. بی شک شرایط اقتصادی زندگیتان زیر و رو میشود. لذا در این مقاله قصد داریم به بررسی اینکه هوش اقتصادی چیست پرداخته و راهکارهایی برای تقویت آن ارائه دهیم. در اصل قرار است که باهم الگوی ذهنی افراد ثروتمند را بررسی کنیم.

 
هوش مالی یا هوش اقتصادی چیست؟
اگر در یک جریان مالی، مفهوم سرمایه، بدهی، درآمد و هزینه را به درستی درک کنید، شانس شما برای ثروتمند شدن به شدت افزایش می یابد. “رابرت کیوساکی”
 
در روانشناسی نوین، هوش انسان را به چند بخش تقسیم کردند. یکی از هوش های انسان که اخیرا هم اساتید زیادی در سرتاسر جهان اهمیت و کاربری آن را بسیار پر رنگ کرده اند، هوش مالی است که بخش اعظمی از آن به قدرت مدیریت زمان فرد باز میگردد. بهترین تعریف هوش مالی را آقای رابرت کیوساکی، ارایه کرده اند. ایشان می گویند: هوش مالی ( هوش مالی به انگلیسی : Financial-Intelligence ) یا هوش اقتصادی یا به زبان خودمان شم اقتصادی، عبارت است از مجموعه تشخیص، تصمیم و اقداماتی که یک فرد در جهت مدیریت مالی زندگی خود و کسب و کارش بکار می گیرد. کیفیت شرایط مالی امروز شما بستگی مستقیم به کیفیت رشد و پرورش هوش مالی شما از کودکی تا کنون دارد. جالب است بدانید هوش مالی کودک، کپی هوش مالی والدین و نزدیکان است. بعد ها هوش مالی و سرمایه گذاری فرد در واکنش به تجربیات پیش رو دست خوش تغییر و تحول مثبت و یا منفی میشود که نهایتا در بزرگسالی شکل و فرم شخصی و خاصی به خود می گیرد. یعنی هرکدام از ما در هر سنی شخصیت مشخص مالی در خود داریم و بر اساس نظام باورهای مالی خود عمل می کنیم.
 
موفقیت مالی، قانون جذب ثروت، هوش مالی، هوش اقتصادی، ذهن ثروت ساز، محمود جولایی
 
تست هوش مالی
۱- سهام A توسط یک شرکت جدید عرضه شده ‌است و سهام B سهام یک شرکت بزرگ محسوب می‌شود. کدامیک از گزینه‌های زیر درباره این دو سهام صحیح است؟
 
الف: انتظار می‌رود که سهام A ریسکی‌تر از سهام B باشد.
 
ب: انتظار می‌رود که سهام B نرخ بازگشت بیشتری نسبت به سهام A داشته‌باشد
 
ج: انتظار می‌رود که سهام B دارای یک نرخ برگشت تضمین‌ شده باشد اما سهام A این تضمین را نداشته‌ باشد.
 
د: اگر نرخ سود افزایش پیداکند انتظار می‌رود که سهام A ارزشش را بهتر حفظ کند
 
۲- در زمان سرمایه ‌گذاری سه شرط اصلی که باید در نظر گرفته ‌شود کدام است؟
 
الف: حجم، بیمه، مالیات
 
ب: اعتبار، سود ناخالص، نفوذ
 
ج: ریسک، نرخ برگشت، حالت پذیری
 
د: دسترسی به حساب‌ها، سود سهام، ضمانت‌ها
 
۳- زمانی نرخ سود افزایش می ‌یابد که:
 
الف: ذخیره‌کنندگان سود کمتری دریافت کنند و قرض‌گیرندگان سود کمتری پرداخت‌کنند.
 
ب: ذخیره‌کنندگان سود کمتری دریافت کنند و قرض گیرندگان سود بیشتری پرداخت‌کنند.
 
ج: ذخیره‌کنندگان سود بیشتری دریافت‌کنند و قرض‌گیرندگان سود کمتری پرداخت‌کنند.
 
د: ذخیره‌کنندگان سود بیشتری دریافت‌کنند و قرض‌گیرندگان سود بیشتری پرداخت‌کنند.
 
۴- سودی که برای مدت زمانی در یک حساب باقی می‌ماند، نیز سود دریافت می‌کند. نام این فرایند چیست؟
 
الف: عایدی دو برابر
 
ب: سرمایه اضافی
 
ج: سود مخصوص
 
د: سود مرکب
 
۵- یک فرد وام ‌دهنده زمانی که فردی بخواهد وام بگیرد اما احتمال عدم باز پرداخت پول توسط وام‌ گیرنده بیشتر از حد نرمال باشد، چه کاری انجام می‌دهد؟
 
الف: نرخ سود کمتری را مطالبه می‌کند
 
ب: نرخ سود بیشتری را مطالبه می‌کند
 
ج: از امتیاز اعتبار شخص می‌کاهد
 
د: امتیاز اعتبار شخص را افزایش می‌دهد
 
۶- خطر نقد شوندگی (Liquidity) برای کدام نوع از سرمایه ‌گذاری بیشتر است؟
 
الف: املاک
 
ب: صندوق‌های مالی دوگانه
 
ج: حساب‌های ذخیره‌سازی
 
د: سهام‌های شخصی
 
۷- فرض ‌کنید نرخ سود حساب پس انداز شما ۵ درصد در سال باشد و نرخ تورم ۸ درصد باشد. حال پس از یک‌‌سال قدرت خرید شما چه تغییری می‌کند؟
 
الف: بیشتر می‌شود
 
ب: کمتر می‌شود
 
ج: یکسان است
 
د: نمی‌دانم
 
۸- فرض کنید ۱۰۰ ریال در حساب خود دارید و نرخ سود سالیانه ۱۰ درصد است. اگر ۵ سال این پول در حساب شما باقی بماند پس از ۵ سال در مجموع چه مقدار پول در حساب شما خواهد بود؟
 
الف: ۱۴۶ ریال
 
ب: ۲۰۱ ریال
 
ج: ۲۲۳ ریال
 
د: ۱۶۱ ریال
 
ه: ۱۹۹ ریال
 
۹- اگر سهام شما در یک سال ۴۰ درصد رشد داشته ‌باشد و در سال بعد ۴۰ درصد کاهش داشته ‌باشد، مقدار سود خالصی که به دست می‌آورید چقدر است؟
 
الف: ۰ درصد
 
ب: ۱۰+ درصد
 
ج: ۱۶- درصد
 
د: ۵+ درصد
 
۱۰ -کاهش سود ناخالص یک شرکت می‌توانند نشان‌ دهنده کدام مورد باشد؟
 
الف: فروش شرکت کاهش یافته است
 
ب: هزینه‌های شرکت افزایش یافته است
 
ج: سود خالص شرکت کاهش یافته است
 
د: نسبت سود خالص شرکت به میزان فروش کاهش یافته‌است
 
پاسخ تست هوش مالی
پاسخ ۱۰ سوال بالا به شرح زیر است:
 
۱- الف / ۲- ج / ۳- د / ۴- د / ۵- ب
 
۶- الف / ۷-ج / ۸- د / ۹- ج / ۱۰- د
 
هوش مالی را چگونه بسنجیم
جواب‌های خود را با جواب‌های صحیح مقایسه ‌کنید و بررسی‌ کنید که نمره تست هوش مالی شما چند است. اگر نمره پایینی کسب‌کردید، ناامید نشوید زیرا می‌توانید هوش مالی خود را تقویت ‌کنید و همچنین اگر نمره بالایی هم کسب‌ کردید توجه ‌کنید که باز هم نکات زیادی برای یادگیری وجود دارد. در ادامه می‌خواهیم چندین نکته برای تقویت هوش مالی بیان‌ کنیم.
 
هوش مالی یعنی چه و چرا اینقدر اهمیت دارد؟
تعریف بالا هوش مالی رابرت کیوساکی بود. اما ببینیم به زبان خودمانی و درواقع هوش مالی در ایران چه مفهومی دارد؟
 
هوش مالی یعنی اینکه شما از گذشته تا کنون دو مقوله مالی-حسابداری “درآمد” و “هزینه” را چگونه مدیریت می کنید. نگرش و کیفیت رفتار مالی شما در این دو بحث، شرایط مالی امروز و آینده شما را خواهد ساخت. به زبان ساده تر با پول چقدر آشنایی؟ چقدر حسابداری بلدی؟ چقدر تعاریف اصلی بحث های مالی برای شما درست جا افتاده؟ چقدر زندگی مالی دیگران را الگو سازی میکنی؟ چقدر در جهت تقویت هوش مالی خود مطالعه و آموزش می بینید؟ خوشبختانه مثل بسیاری از بخش های دیگر هوش آدمی، هوش مالی نیز قابل ارزیابی و تغییر و تحول است. کاری که باید بکنید خیلی ساده است. شرایط و کیفیت هوش مالی اکنون خود را شناسایی کرده و بر اساس الگوهای مناسب و ایده آل تغییرات لازمه را در ذهن و ضمیر خود ایجاد کنید. در این برنامه شنبه ها با وایت برد موفقیت ما شرایط اکنون افراد مختلف را توضیح می دهیم و کافی است شما خود را وارسی کنید و ببینید جزو کدام دسته از افراد هستید. در برنامه هفته آینده الگوهای ذهنی و رفتارهای مالی افراد با ضریب هوش مالی افراد ثروتمند را خدمت شما توضیح خواهیم داد.

طرحواره

 طرحواره ها ساختار روانی و چهارچوب فکری هر فرد است که در زمان کودکی شکل گرفته و در ابتدای نوجوانی خود را نشان داده و عمولا تا کهنسالی همراه فرد است و ریشه در مواردی نظیر اعتماد به نفس و یا عزت نفس هر فرد دارد. طرحواره چیست؟ لغت طرحواره(طرحواره به انگلیسی: Schema) برای نخستین بار در قرن بیستم توسط یک روانشناس انگلیسی به نام فردریک بارتلت در یکی از تئوری های او به نام تئوری یادگیری عنوان شد. پس از آن طرحواره ها مورد توجه روانشناسان واقع شدند و تحقیقات زیادی در زمینه شناخت طرحواره ها تحت عنوان طرحواره درمانی صورت گرفت. در واقع طرحواره های ناسازگار اولیه که به آنها تله شخصیتی نیز گفته می شود، شاید یکی از اصلی ترین مشکلاتی است که، ممکن است برای هر انسانی پیش بیاید. اگر فردی گرفتار تله های شخصیتی شود، روند زندگیش با اختلالات جدی روبرو میشود و شادی و آرامش وی صلب می گردد. بیشتر تله ها در هم تنیده اند و به مسائلی همچون عزت نفس و اعتماد به نفس فرد مربوط می شوند. در این مقاله از دسته مقالات سایت راز موفقیت قصد داریم در مورد طرحواره ها یا همان تله های شخصیتی صحبت کرده، به انواع و شیوه های شکل گیری آن بپردازیم و نهایت ریشه های تحولی آن را بررسی کنیم..

 
طرحواره چیست؟
طرحواره چیست؟
طرحواره به انگلیسی(Schema)، در واقع قالب و چارچوب باورها و شناخت فرد از خود و محیط پیرامونش است که باعث تفسیر و سازماندهی اطلاعات می گردد. دراصل طرحواره یک چارچوب ذهنی است که، طبق آن ورودی های ذهنمان را سازماندهی می کنیم. یعنی هر ورودی که مطابق بر باورها و عقاید زندگیمان باشد را نگه داشته و بقیه آنها را حذف می کنیم. در حالت کلی طرحواره ها مفید هستند چراکه، کمک میکنند ذهن ما الگو و ساختار مشخصی برای دسته بندی ورودی های خود داشته باشد. مشکل اصلی زمانی ایجاد می شود که این باورها و عقاید مخرب و اشتباه باشند و موجب آزار و اذیت ما شوند. آنجاست که به آنها طرحواره های ناسازگار می گویند.
 
ژان پیاژه طرحواره درمانگرتصور کنید طرحواره ها نبودند. یعنی هیچ الگوی ذهنی نداشتید. مطمئنا نمی توانستید تجارب خود را به کار برده و برای آینده برنامه ریزی کنید.ژان پیاژه
برسی انیمیشن درون بیرون با زیرنویس فارسی در مبحث طرحواره شناسی
انیمیشن درون و بیرون یا پشت و رو (به انگلیسی: Inside Out) یکی از انیمیشن های موفق سال ۲۰۱۶ با موضوع طرحواره درمانی و نحوه شکل گیری طرحواره ها است. این انیمیشن یک کار کمدی-درام و ماجراجویی به کارگردانی پیت داکتر است. ارائه انیمیشن سرنشینان درون توسط والت دیزنی پیکچرز در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۵ است.
 
ایده اصلی فیلم درونِ بیرون تاثیر احساسات در درمان انواع طرح واره ها و تاثیر بروز بجا و در زمان درست هر احساس در عدم شکل گیری تله های شخصیتی است که، بر اساس احساسات و تجربیات پیت داکتر در سنین نوجوانی که بخاطر نقل مکان به کشور دانمارک دچار تشویش‌های اجتماعی شده بود به تحریر درآمده است.
 
 
 
 
 طرحواره ها چگونه شکل می گیرند؟
 
بسیاری از طرحواره ها در سالهای اولیه زندگی (به خصوص سه سال اول)شکل می گیرند، با گذشت زمان قوی تر شده و به حرکت خود ادامه می دهند تا جایی که حتی عامل بسیاری از تجربیات زندگی می شوند. هرچه زمان شکل گیری تله های زندگی به عقب تر(یعنی سالهای نخست زندگی برگردد) بنیادی تر و قوی تر است و تغییر آن سخت تر صورت می گیرد. در حالت کلی از آنجا که طرحواره ها بنیادی ترین و عمومی ترین باور های فرد هستند، تاثیر عمیقی در شناخت، احساس و رفتار فرد دارند و میتوانند کاملا بر زندگی وی مسلط شوند وهمه ی جنبه های زندگی را تحت تاثیر قرار دهند.
 
نحوه شکل گیری طرح واره ها به شناخت اولیه فرد در دوران کودکی از جهان پیرامون خود برمیگردد و افرادی که کودک در آن زمان بیشترین برخورد را با آنها داشته است مثل خانواده، گروه همسالان و … بیشترین تاثیر را در شکل گیری طرح واره ها دارند. این بنیاد فکری زمانی که فرد به بزرگسالی پا می گذارد، آنچنان قدرتمند می شود که در تمام لایه های ناخود آگاه ذهن فرد نفوذ می کند. گاهی تحت تاثیر تله های شخصیتی اقداماتی از فرد سر می زند که حتی توان تفسیر آنها را ندارد و بدون اینکه بداند چرا اینکار را کرده است هر بار در شرایط مشابه بازهم همین عمل از وی سرمیزند.
 
طرحواره ها بر اساس ذهنیت های اولیه فرد شکل می گیرند و تجربیات جدید موجب اصلاح و یا تغییر آنها میشود. در این میان عواملی هستند که در شکل گیری طرحواره های ناسازگار یا مخرب تاثیر گذار هستند که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.
 
عوامل تاثیر گذار در شکل گیری طرح واره
شکل گیری طرحواره ها
 
طرحواره های مخرب یا ناسازگار در شرایط زیر سریع تر رشد کرده و ماندگاری بیشتری پیدا می کنند.
 
اولین عامل شکل گیری طرحواره های شخصیتی عدم ارضا نیازها:
هر کودکی در بدو تولد نیاز های بنیادین مانند نیاز به دریافت عشق و محبت، نیاز به امنیت جسمی، نیاز به سرپناه، نیاز به آموزش و … دارد. بسیاری از این نیاز ها در محیط خانه و خانواده تامین میشود. چرا که در سالهای اولیه کودک بیشترین ارتباط را با اعضای خانواده خود دارد. چنانچه نیاز های کودک در هر زمینه ای ارضا نشود، می تواند منجر به شکل گیری تله هایی خاصی همچون طرحواره محرومیت هیجانی و طرحواره طرد شدگی و … شود که در ادامه به بررسی هر یک میپردازیم.
 
دومین عامل شکل گیری طرحواره های ذهنی ارضا بیش از حد نیازها:
 از طرف دیگر اگر اطرافیان همواره گوش به فرمان باشند تا هر خواسته و نیاز کودک، هرچند غیر ضروری و یا حتی بی مورد را برآورده سازند، ممکن است در روند شکل گیری شخصیت و بنیاد باوری فرد اختلال ایجاد شود. به طور مثال فرد باور داشته باشد که، همه غلام حلقه به گوش او هستند و باید تمام نیازهایش را برطرف کنند(طرحواره استحقاق و بزرگمنشی) و یا همیشه باید کسی باشد که مسئولیت نگهداری از او را به عهده بگیرد(طرحواره وابستگی). این شیوه تربیتی  میتواند منجر به شکل گیری طرحواره هایی همچون وابستگی/ بی کفایتی و استحقاق و بزرگ منشی شود که در ادامه به معرفی هر یک می پردازیم.

جفت روحی

 جفت روحی(به انگلیسی: Spiritual pair ) به راستی کیست؟ جفت روحی ما همان کسی است که بیشترین ارتباط و پیوند روحی را با وی داریم و کائنات و کارما اورا سر راه ماه قرار میدهند. قطعا در زندگی هر کسی، فرد و یا افرادی هستند که، از نظر روحی بیشترین شباهت، پیوند و ارتباط را با او دارند.به چنین افرادی که حس می کنیم در عالم بالایی جهان آفرینش، پیوند عمیقی میان ما ایجاد شده است، جفت روحی می گوییم. توجه داشته باشید که جفت روحی و نیمه گمشده تفاوت های باهم دارند. یکی از تفاوت های اصلی میان جفت روحی و نیمه گمشده این است که، شما تنها یک نیمه گمشده دارید. اما، می توانید چند جفت روحی داشته باشید. اما دغدغه اصلی بسیاری از ما، جذب جفت روحی یا در حالت کامل تر جذب زوج روحی است.اگر معتقد به وجود جفت روحی در قرآن کریم هستید. اگر حس می کنید در دوران جدایی از جفت روحی خود بسر می برید. اگر خواهان ازدواج با جفت روحی خود هستید، تا انتهایی این مقاله با ما همراه باشید. ما در این مقاله کوشیده ایم تا، علاوه بر ارائه دادن تعریف صحیحی از جفت روحی، در ۴ گام تضمینی به شما عزیزان برای جذب جفت روحی خود یاری رسانیم.

دستاورد دوست عزیزی از همراهان راز موفقیت به نقل قول از خودشان:

«من تمام عمر خود را درگیر روابط کوتاه و بی سروته بودم. با اینکه همیشه سعی می کردم برای شخصی که با او در رابطه ام سنگ تمام بگذارم. همیشه خودم را آراسته می کردم و هیچ وقت با او به مخالفت نمی پرداختم. اما همچنان هر کس که با من وارد رابطه می شد، یا به من خیانت می کرد و یا به فجیع ترین شکل ممکن من را ترک می کرد و آن رابطه با تحقیر شدن من به اتمام می رسید. از نظر روحی در وضعیت بسیار وحشتناکی بودم. همیشه احساس می کردم ایرادی دارم و هیچ کس من را دوست ندارد. در اوج عصبانیت و ناراحتی با قانون جذب آشنا شدم. شروع کردم به کار کردن روی خودم و به کارگیری قانون جذب عشق و آشتی با خداوند رحمان. ابتدا لیستی از ویژگی های اخلاقی مرد رویاهایم تهیه کردم و شروع کردم به تجسم و تخیل. در کمتر از ۴۰ روز قبل از رسیدن به گام سوم جذب عشق، جفت روحی خودم را جذب کردم. فردی که با او آشنا شدم تمام ویژگی های اخلاقی و ظاهری لیست من را داشت. حتی ویژگی هایی که دوست داشتم اما فراموش کرده بودم آنها را بنویسم نیز دارا بود. همه چیز دقیقا شبیه به رویاهایم بود حتی جلسه خواستگاری و مراسم عقدمون دقیقا شبیه با آن چیزی بود که تجسم کرده بودم.»


آیا می دانستید که شما قدرت جذب همسری با ویژگی هایی که می خواهید و در طلبشان هستید یا همان جفت روحی را دارید؟
ازدواج با جفت روحی
خصوصیت جفت روحی:
از آنجایی که تشخیص جفت روحی بسیار دشوار است و ممکن است در انتخاب و تشخیص زوج روحی خود دچار تردید و دودلی شویم، در ادامه به بررسی خصوصیات جفت روحی می پردازیم. اگر در مواردی حداقل ۲ مورد از این ویژگی ها را در شریک عاطفی خود مشاهده نکردید به احتمال ۹۰ درصد، راه را اشتباه پیمودید و شخصی که با وی در ارتباط هستید، جفت روحی شما نیست.

اولین خصوصیت جفت روحی: شما مجبور به خود سانسوری نیستید.
اصلی ترین خصوصیت جفت روحی این است که شما در کنار او خود واقعیتان هستید. مجبور نیستید نقش بازی کنید یا دسته ای از خصیصه های اخلاقی خود را بروز ندهید. می توانید به راحتی افکار و احساساتتان را بیان کنید و خود واقعیتان باشید، بدون اینکه ترس از این موضوع داشته باشید که پذیرفته و یا دوست داشته نشوید. او هیچ گاه شما را بخاطر خصوصیات اخلاقیتان پس نمیزند و طرحواره نقص و شرم و طرحواره رها شدگی را در شما فعال نمیکند.

 

دومین خصویت جفت روحی: قلب خود را با شما به اشتراک می گذارد.
جفت روحی شما بی شک در مورد رابطه ای که با شما دارد و احساسش ریسک پذیر است و بدون کوچک ترین ترسی، تمام قلبش را با شما به اشتراک می گذارد او اعتماد به نفس کنار شما بودن و ابراز احساسات کردن را دارد. اگر با شخصی در ارتباط هستید که به سختی می توانید در وی اثر کنید و هیچ تمایلی در به اشتراک گذاری احساسش با شما ندارد، شاید در انتخاب زوج روحی خود اشتباه کرده اید.

سومین خصوصیت جفت روحی: اعتماد متقابل
بی شک اگر با زوج روحی خود در ارتباط باشید، او به شما اعتماد کامل دارد و از به اشتراک گذاشتن رازهایش با شما، کوچکترین هراسی به دل راه نمی دهد. او شجاعات و اعتماد در میان گذاشتن تمام راز هایش (حتی شرم آور ترین خاطرات) با شما را دارد و می داند که، همچنان مورد محبت و عشق شما قرار می گیرد.

چهارمین خصوصیت جفت روحی: برنامه ریزی برای آینده
اگر فردی که با او در ارتباط هستید، هیچ برنامه ای برای آینده مشترکتان ندارد. اگر هیچ صحبتی از آینده مشترکتان نمیکند. اگر شما نمیدانید که سر انجام این رابطه قرار است به کجا ختم شود و هربار که صحبت را به آینده می کشید، طفره می رود. این موضوع نوعی زنگ خطر است که شاید در انتخاب جفت روحی خود اشتباه کرده اید.

آیا جفت روحی تنها باید جنس مخالف باشد؟ 
همانطور که پسشتر در تعریف جفت روحی عنوان کردیم، هر شخص میتواند چندین جفت روحی داشته باشد. جفت های روحی شما قطعا تاثیرات عمیقی بر پیشرفت شما دارند. و طبق قانون کارما شما قطعا در زندگیتان با جفت روحی خود ملاقات خواهید کرد. چرا که هدف از پیدایش جفت روحی تعادل روحی و درک روابط کارمایی است. پس الزاما جفت روحی از جنس مخالف نیست گاهی میتواند یک دوست، یک مربی  یا حتی یک همراه باشد که در ادامه به تعریف هر یک میپردازیم.

قانون کارما

 

قانون کارما چیست؟

کارما – (به انگلیسیkarma) در فرهنگ هندو به مفهوم عملکرد فرد در زندگی است.

در قانون جذب نیز بر مفهوم قانون کارما بسیار تاکید شده است. کارما یک قانون انکار ناپذیر در هستی است. کارما در لغت از یک واژه سانسکریت به معنای بازگشت برگرفته شده است. کارما ارتباط بین اعمال شما و سرنوشت شما را توضیح می دهد.
کارما یا همان قانون کارما را به زبان ساده می توان گفت «قانون علت و معلول» است. یعنی کسانی که به قانون کارما اعتقاد دارند باورشان این هست که در این دنیا نتایج اعمال خود را خواهند دید.

ا

کارما چیست، قوانین کارما، قانون کارما چیست؟-راز موفقیت

در حالت کلی در پاسخ به کسانی که میگویند کارما چیست باید اظهار داشت که قانون کارما بیانگر این است که اعمال شما آیندۀ شما را رقم می‌زنند. شاید شما هم شنیده باشید که بعضی از افراد اظهار می کنند: این سرنوشت ما بوده که زندگی این چنینی داشته باشیم یا مصیبت های زیادی نصیبمان بشود! اما قانون کارما نظر دیگری دارد: دلیل این مسئله که سرنوشت شما هرگز از پیش تعیین نشده، این است که شما ارادۀ آزاد دارید.

براساس قانون کارما امکان ندارد که آیندۀ شما از پیش تعیین شده باشد. از نظر قانون کارما چنین چیزی عادلانه نخواهد بود. زندگی به شما فرصت می‌دهد.

قانون کارما یکی از همان فرصت‌هاست. افرادی مثل هندوها که قانون کارما را قبول دارند بر اساس اصل تناسخ بر این باور هستند که کارما یا همان قانون کارما زندگی های بعدی شما را نیز تفسیر می کند. یعنی اگر شما امروز خوب زندگی کنید و با دیگران مهربان باشید و کار بد نکنید بر اساس قانون کارما در زندگی های بعدی نتایج آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. قانون کارما می گوید: افرادی که همیشه مصیبت می بینند و اتفاقات سریالی بدی برایشان رخ می هد، نتایج اعمال گذشته یا زندگی قبل (تناسخ) خود را تجربه می کنند.

نیز کارما را به این صورت تفسیر می کند که می گوید وقتی شما کارخوبی می کنید احساسی در شما ایجاد می شود که این حس خوب شرایطی را بوجود می آورد تا همان حس را مجددا تجربه کنید. دقیقاً قانون کارما در عملکرد بد و نامطلوب نیز عواقب بدی برای فرد خواهد داشت. این شما هستید که آینده خود را میسازید. قانون کارما میگوید اگر آینده خوبی میخواهید باید اکنون خوبی داشته باشید و به صورت مستمر به شکلی مثبت در جهت خواسته هایتان حرکت کنید.

شین در کتاب چهار اثر خود از قانون کارما بعنوان قانون بازی بومرنگ ها یاد کرده است؛ بومرنگی که پرتاب می شود و در نهایت به خودمان برمی گردد.

معنی کلمه کارما

حالا که دارید با کارما و قوانین کارما آشنا میشوید خوبه که با اصطلاحات تخصصی آن نیز آشنا شوید تا متوجه شوید که کارما دقیقا در لغت به چه معنا است و در اصطلاح به چه معنایی مورد استفاده قرار میگیرد. کارما در لغت که به آن کرمه یا کرمن (به سانسکریت: कर्म) هم میگویند به معنای عملکرد فرد در زندگی است. اما کارما در اصطلاح یعنی هر عملی که از شما سر بزند نتایج کیهانی ای را به همراه دارد که این نتیجه میتواند انتقام الهی و یا پاداش الهی باشد. که به ضرب المثل معروف «هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد» اشاره دارد.

معنی اصلی قانون کارما چیست؟ کارما به زبان ساده

 

کارما چیست، قانون کارما در کائنات، قانون کارما در روانشناسی، قانون کارما چیست؟-راز موفقیت

من در میان دانشجویان دوره قانون جذب متوجه شدم که قانون کارما برای بسیاری یک مفهوم گنگ است. حتی در این مفهوم به صورت شخصی و بر حسب ضرورت تفسیر شده است. قانون کارما براساس قوانین نیوتن نیز توضیح داده می شود. بر اساس قانون سوم نیوتن هر عملی عکس العملی دارد. یعنی اگر بر جسمی نیرویی در جهتی وارد شود؛ نیروی عکس العملی مساوی ولی مخالف جهت آن عمل می کند. دقیقا قانون کارما نیز به همین شکل عمل می کند. کارما می گوید اگر شما امروز کار بدی انجام دهید، نتیجه این کارتان به زندگی شما بازخواهد گشت. قانون کارما می گوید نتایج کار خوب یا بد شما در همین جهان و زندگی بعدی گریبان شما را خواهد گرفت.

ما در این مقاله قصد داریم قانون کارما را به نحوی بیان کنیم تا یک درک ملموس از مفهوم کارما داشته باشید. برای بیان مفهوم کارما و قانون کارما یک مثال ساده ضروری است. فرض کنید همه ما می‌خواهیم به مردم در حد توان خود کمک کنیم.

  • مثلاً فرد نابینایی را یاری کنیم، به موسسه محک کمک کنیم،
  • به افراد بی‌خانمان کمک مالی کنیم،
  • با کودکان کار مهربان باشیم و غیره.

کارما چیست، قانون کارما چیست؟-راز موفقیت

حال دو سوال مطرح می‌شود: چقدر احتمال دارد شخصی که به او کمک کرده‌ایم، پاسخ خوبی، ما را بدهد؟ چقدر احتمال دارد که عمل ما یک منبع از انرژی مثبت ایجاد نماید؟! این یک مثال خیلی ساده از کارما درباره مسائل روزمره است. البته کارما بصورت منفی نیز وجود دارد.

به سادگی اما بسیار عمیق مفهوم قانون کارما را توضیح می‌دهد:

«انسان چیزی جز محصول افکارش نیست. او به همان چیزی تبدیل می‌شود که بدان فکر می‌کند.»

قانون کارما یکی از قدیمی‌ترین مفاهیم معنوی/مذهبی در جهان است. مدت‌ها قبل از مسیحیت و یهود، مفهوم قانون کارما به طور گسترده در شرق پذیرفته شده بود. چرا که نه؟ منطقی است. این اعتقاد که اعمال گذشته بر سرنوشت ما در حال اثر می‌گذارند، کاملاً منطقی به نظر می‌آید.

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد