مارک زاکر برگ
آنچه در این مقاله مطالعه میکنید:
آنچه در این مقاله مطالعه میکنید:
برنامه ریزی اصولی میتواند باعث شود که شما در زمان کمتر تعداد کارهای بیشتری را انجام دهید. اصول برنامه ریزی صحیح را بیاموزید تا رضایت شغلی بیشتری نصیب شما گردد. در این مقاله مهمترین و موثرترین اصول برنامه ریزی را خواهید آموخت.
قانون ارتعاش چیست ؟ چطور میتوانید با استفاده از این قانون مدار انرژیک خود را تغییر داده و از قانون جذب بهتر و بهینه تر استفاده کنید؟ آیا قانون فرکانس و قانون ارتعاش یکی هستند یا باهم تفاوت دارند ؟ اگر از طرفداران قانون جذب باشید حتما بارها کلمه ی قانون ارتعاش به گوشتان خورده است و شنیده اید که به شما میگویند ارتعاش مناسب ارسال کنید و فلان کنید و بهمان کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید. در این مقاله قصد داریم شما را با قانون ارتعاش بیشتر آشنا کنیم پس با ما همراه باشید
قانون ارتعاش چیست
قانون ارتعاش (به انگلیسی: Vibration) در قانون جذب یعنی یکی شدن با رویا و خواسته. اگر برایتان این سوال پیش آمده است که قانون ارتعاش یعنی چی؟ و در حالت کلی ارتعاش چیست، باید بگوییم که: قانون ارتعاش یعنی در خواسته خود حل شوی و خواسته تو در افکار و باورهایت کاملا مشهود باشد. این زیباترین درجه از ارتقا و رشد فردی است که در روانشناسی هم بسیار تاکید شده است. ما بر اساس نظام باورهای خود، احساسات و حال خود را می سازیم. احساسات ما کیفیت فرکانس ذهنی-فکری ما را مشخص می کند. فرکانس همان سطح و کیفیت انرژی کار ذهن و یا بهتر بگوییم، کار تولید فکر در مغز است. پس اگر فکر خوب بکنید، فرکانس شما خوب و مثبت خواهد بود و اگر افکار غالب شما خوب و سازنده و مثبت باشد، باورهای مثبتی در شما شکل و ریشه میگیرد، و باورهای مثبت و قدرتمند در شما احساسات عالی و اشتیاق سوزانی برای "داشتن" و "بودن" بهتر و خوب تولید می کند و این می شود فرایند ایجاد و حفظ ارتعاش در قانون جذب.
فرکانس در قانون جذب چیست؟
اما فرکانس چیست؟ میدانید که افکاری که بصورت غالب در ذهن ما جاری هستندو در ضمیر ناخودآگاه ما وارد شده، قانون جذب را بکار می اندازند و ارتعاشات مشابه خود را تحت عنوان شرایط و تجربیات جدید به زندگی ما جذب میکنند. به شرایطی که در حال تجربه ی آن هستیم مدار کنونی ما و به ارتعاشاتی که به صورت قالب ذهن ما در آمده و هر روز و هر روز تکرار میشوند فرکانس ذهن ما میگویند. در قانون جذب هر ارتعاشی که ارسال میکنید در صورت تکرار مدام و راه پیدا کردن به ضمیر ناخودآگاه فرد به فرکانس تبدیل میشود و قانون جذب را بکار می اندازد.
هوش اقتصادی چیست ؟ تاکنون برایتان پیش آمده است که پای صحبت های فردی بنشینید و او به شما بگوید که از هوش مالی بالایی برخوردار است؟ اما این هوش مالی یا financial IQ چیست؟ به زبان بسیار ساده اگر بخوام برایتان شرح بدهم هوش اقتصادی توانایی یک فرد در حل چالش ها و مشکلات مالی است. فکرش را بکنید بتوانید از پس هر مشکل و چالش مالی ای بربیاید. بی شک شرایط اقتصادی زندگیتان زیر و رو میشود. لذا در این مقاله قصد داریم به بررسی اینکه هوش اقتصادی چیست پرداخته و راهکارهایی برای تقویت آن ارائه دهیم. در اصل قرار است که باهم الگوی ذهنی افراد ثروتمند را بررسی کنیم.
طرحواره ها ساختار روانی و چهارچوب فکری هر فرد است که در زمان کودکی شکل گرفته و در ابتدای نوجوانی خود را نشان داده و عمولا تا کهنسالی همراه فرد است و ریشه در مواردی نظیر اعتماد به نفس و یا عزت نفس هر فرد دارد. طرحواره چیست؟ لغت طرحواره(طرحواره به انگلیسی: Schema) برای نخستین بار در قرن بیستم توسط یک روانشناس انگلیسی به نام فردریک بارتلت در یکی از تئوری های او به نام تئوری یادگیری عنوان شد. پس از آن طرحواره ها مورد توجه روانشناسان واقع شدند و تحقیقات زیادی در زمینه شناخت طرحواره ها تحت عنوان طرحواره درمانی صورت گرفت. در واقع طرحواره های ناسازگار اولیه که به آنها تله شخصیتی نیز گفته می شود، شاید یکی از اصلی ترین مشکلاتی است که، ممکن است برای هر انسانی پیش بیاید. اگر فردی گرفتار تله های شخصیتی شود، روند زندگیش با اختلالات جدی روبرو میشود و شادی و آرامش وی صلب می گردد. بیشتر تله ها در هم تنیده اند و به مسائلی همچون عزت نفس و اعتماد به نفس فرد مربوط می شوند. در این مقاله از دسته مقالات سایت راز موفقیت قصد داریم در مورد طرحواره ها یا همان تله های شخصیتی صحبت کرده، به انواع و شیوه های شکل گیری آن بپردازیم و نهایت ریشه های تحولی آن را بررسی کنیم..
جفت روحی(به انگلیسی: Spiritual pair ) به راستی کیست؟ جفت روحی ما همان کسی است که بیشترین ارتباط و پیوند روحی را با وی داریم و کائنات و کارما اورا سر راه ماه قرار میدهند. قطعا در زندگی هر کسی، فرد و یا افرادی هستند که، از نظر روحی بیشترین شباهت، پیوند و ارتباط را با او دارند.به چنین افرادی که حس می کنیم در عالم بالایی جهان آفرینش، پیوند عمیقی میان ما ایجاد شده است، جفت روحی می گوییم. توجه داشته باشید که جفت روحی و نیمه گمشده تفاوت های باهم دارند. یکی از تفاوت های اصلی میان جفت روحی و نیمه گمشده این است که، شما تنها یک نیمه گمشده دارید. اما، می توانید چند جفت روحی داشته باشید. اما دغدغه اصلی بسیاری از ما، جذب جفت روحی یا در حالت کامل تر جذب زوج روحی است.اگر معتقد به وجود جفت روحی در قرآن کریم هستید. اگر حس می کنید در دوران جدایی از جفت روحی خود بسر می برید. اگر خواهان ازدواج با جفت روحی خود هستید، تا انتهایی این مقاله با ما همراه باشید. ما در این مقاله کوشیده ایم تا، علاوه بر ارائه دادن تعریف صحیحی از جفت روحی، در ۴ گام تضمینی به شما عزیزان برای جذب جفت روحی خود یاری رسانیم.
دستاورد دوست عزیزی از همراهان راز موفقیت به نقل قول از خودشان:
«من تمام عمر خود را درگیر روابط کوتاه و بی سروته بودم. با اینکه همیشه سعی می کردم برای شخصی که با او در رابطه ام سنگ تمام بگذارم. همیشه خودم را آراسته می کردم و هیچ وقت با او به مخالفت نمی پرداختم. اما همچنان هر کس که با من وارد رابطه می شد، یا به من خیانت می کرد و یا به فجیع ترین شکل ممکن من را ترک می کرد و آن رابطه با تحقیر شدن من به اتمام می رسید. از نظر روحی در وضعیت بسیار وحشتناکی بودم. همیشه احساس می کردم ایرادی دارم و هیچ کس من را دوست ندارد. در اوج عصبانیت و ناراحتی با قانون جذب آشنا شدم. شروع کردم به کار کردن روی خودم و به کارگیری قانون جذب عشق و آشتی با خداوند رحمان. ابتدا لیستی از ویژگی های اخلاقی مرد رویاهایم تهیه کردم و شروع کردم به تجسم و تخیل. در کمتر از ۴۰ روز قبل از رسیدن به گام سوم جذب عشق، جفت روحی خودم را جذب کردم. فردی که با او آشنا شدم تمام ویژگی های اخلاقی و ظاهری لیست من را داشت. حتی ویژگی هایی که دوست داشتم اما فراموش کرده بودم آنها را بنویسم نیز دارا بود. همه چیز دقیقا شبیه به رویاهایم بود حتی جلسه خواستگاری و مراسم عقدمون دقیقا شبیه با آن چیزی بود که تجسم کرده بودم.»
آیا می دانستید که شما قدرت جذب همسری با ویژگی هایی که می خواهید و در طلبشان هستید یا همان جفت روحی را دارید؟
ازدواج با جفت روحی
خصوصیت جفت روحی:
از آنجایی که تشخیص جفت روحی بسیار دشوار است و ممکن است در انتخاب و تشخیص زوج روحی خود دچار تردید و دودلی شویم، در ادامه به بررسی خصوصیات جفت روحی می پردازیم. اگر در مواردی حداقل ۲ مورد از این ویژگی ها را در شریک عاطفی خود مشاهده نکردید به احتمال ۹۰ درصد، راه را اشتباه پیمودید و شخصی که با وی در ارتباط هستید، جفت روحی شما نیست.
اولین خصوصیت جفت روحی: شما مجبور به خود سانسوری نیستید.
اصلی ترین خصوصیت جفت روحی این است که شما در کنار او خود واقعیتان هستید. مجبور نیستید نقش بازی کنید یا دسته ای از خصیصه های اخلاقی خود را بروز ندهید. می توانید به راحتی افکار و احساساتتان را بیان کنید و خود واقعیتان باشید، بدون اینکه ترس از این موضوع داشته باشید که پذیرفته و یا دوست داشته نشوید. او هیچ گاه شما را بخاطر خصوصیات اخلاقیتان پس نمیزند و طرحواره نقص و شرم و طرحواره رها شدگی را در شما فعال نمیکند.
دومین خصویت جفت روحی: قلب خود را با شما به اشتراک می گذارد.
جفت روحی شما بی شک در مورد رابطه ای که با شما دارد و احساسش ریسک پذیر است و بدون کوچک ترین ترسی، تمام قلبش را با شما به اشتراک می گذارد او اعتماد به نفس کنار شما بودن و ابراز احساسات کردن را دارد. اگر با شخصی در ارتباط هستید که به سختی می توانید در وی اثر کنید و هیچ تمایلی در به اشتراک گذاری احساسش با شما ندارد، شاید در انتخاب زوج روحی خود اشتباه کرده اید.
سومین خصوصیت جفت روحی: اعتماد متقابل
بی شک اگر با زوج روحی خود در ارتباط باشید، او به شما اعتماد کامل دارد و از به اشتراک گذاشتن رازهایش با شما، کوچکترین هراسی به دل راه نمی دهد. او شجاعات و اعتماد در میان گذاشتن تمام راز هایش (حتی شرم آور ترین خاطرات) با شما را دارد و می داند که، همچنان مورد محبت و عشق شما قرار می گیرد.
چهارمین خصوصیت جفت روحی: برنامه ریزی برای آینده
اگر فردی که با او در ارتباط هستید، هیچ برنامه ای برای آینده مشترکتان ندارد. اگر هیچ صحبتی از آینده مشترکتان نمیکند. اگر شما نمیدانید که سر انجام این رابطه قرار است به کجا ختم شود و هربار که صحبت را به آینده می کشید، طفره می رود. این موضوع نوعی زنگ خطر است که شاید در انتخاب جفت روحی خود اشتباه کرده اید.
آیا جفت روحی تنها باید جنس مخالف باشد؟
همانطور که پسشتر در تعریف جفت روحی عنوان کردیم، هر شخص میتواند چندین جفت روحی داشته باشد. جفت های روحی شما قطعا تاثیرات عمیقی بر پیشرفت شما دارند. و طبق قانون کارما شما قطعا در زندگیتان با جفت روحی خود ملاقات خواهید کرد. چرا که هدف از پیدایش جفت روحی تعادل روحی و درک روابط کارمایی است. پس الزاما جفت روحی از جنس مخالف نیست گاهی میتواند یک دوست، یک مربی یا حتی یک همراه باشد که در ادامه به تعریف هر یک میپردازیم.
در قانون جذب نیز بر مفهوم قانون کارما بسیار تاکید شده است. کارما یک قانون انکار ناپذیر در هستی است. کارما در لغت از یک واژه سانسکریت به معنای بازگشت برگرفته شده است. کارما ارتباط بین اعمال شما و سرنوشت شما را توضیح می دهد.
کارما یا همان قانون کارما را به زبان ساده می توان گفت «قانون علت و معلول» است. یعنی کسانی که به قانون کارما اعتقاد دارند باورشان این هست که در این دنیا نتایج اعمال خود را خواهند دید.
ا
در حالت کلی در پاسخ به کسانی که میگویند کارما چیست باید اظهار داشت که قانون کارما بیانگر این است که اعمال شما آیندۀ شما را رقم میزنند. شاید شما هم شنیده باشید که بعضی از افراد اظهار می کنند: این سرنوشت ما بوده که زندگی این چنینی داشته باشیم یا مصیبت های زیادی نصیبمان بشود! اما قانون کارما نظر دیگری دارد: دلیل این مسئله که سرنوشت شما هرگز از پیش تعیین نشده، این است که شما ارادۀ آزاد دارید.
قانون کارما یکی از همان فرصتهاست. افرادی مثل هندوها که قانون کارما را قبول دارند بر اساس اصل تناسخ بر این باور هستند که کارما یا همان قانون کارما زندگی های بعدی شما را نیز تفسیر می کند. یعنی اگر شما امروز خوب زندگی کنید و با دیگران مهربان باشید و کار بد نکنید بر اساس قانون کارما در زندگی های بعدی نتایج آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. قانون کارما می گوید: افرادی که همیشه مصیبت می بینند و اتفاقات سریالی بدی برایشان رخ می هد، نتایج اعمال گذشته یا زندگی قبل (تناسخ) خود را تجربه می کنند.
نیز کارما را به این صورت تفسیر می کند که می گوید وقتی شما کارخوبی می کنید احساسی در شما ایجاد می شود که این حس خوب شرایطی را بوجود می آورد تا همان حس را مجددا تجربه کنید. دقیقاً قانون کارما در عملکرد بد و نامطلوب نیز عواقب بدی برای فرد خواهد داشت. این شما هستید که آینده خود را میسازید. قانون کارما میگوید اگر آینده خوبی میخواهید باید اکنون خوبی داشته باشید و به صورت مستمر به شکلی مثبت در جهت خواسته هایتان حرکت کنید.
شین در کتاب چهار اثر خود از قانون کارما بعنوان قانون بازی بومرنگ ها یاد کرده است؛ بومرنگی که پرتاب می شود و در نهایت به خودمان برمی گردد.
حالا که دارید با کارما و قوانین کارما آشنا میشوید خوبه که با اصطلاحات تخصصی آن نیز آشنا شوید تا متوجه شوید که کارما دقیقا در لغت به چه معنا است و در اصطلاح به چه معنایی مورد استفاده قرار میگیرد. کارما در لغت که به آن کرمه یا کرمن (به سانسکریت: कर्म) هم میگویند به معنای عملکرد فرد در زندگی است. اما کارما در اصطلاح یعنی هر عملی که از شما سر بزند نتایج کیهانی ای را به همراه دارد که این نتیجه میتواند انتقام الهی و یا پاداش الهی باشد. که به ضرب المثل معروف «هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد» اشاره دارد.
من در میان دانشجویان دوره قانون جذب متوجه شدم که قانون کارما برای بسیاری یک مفهوم گنگ است. حتی در این مفهوم به صورت شخصی و بر حسب ضرورت تفسیر شده است. قانون کارما براساس قوانین نیوتن نیز توضیح داده می شود. بر اساس قانون سوم نیوتن هر عملی عکس العملی دارد. یعنی اگر بر جسمی نیرویی در جهتی وارد شود؛ نیروی عکس العملی مساوی ولی مخالف جهت آن عمل می کند. دقیقا قانون کارما نیز به همین شکل عمل می کند. کارما می گوید اگر شما امروز کار بدی انجام دهید، نتیجه این کارتان به زندگی شما بازخواهد گشت. قانون کارما می گوید نتایج کار خوب یا بد شما در همین جهان و زندگی بعدی گریبان شما را خواهد گرفت.
ما در این مقاله قصد داریم قانون کارما را به نحوی بیان کنیم تا یک درک ملموس از مفهوم کارما داشته باشید. برای بیان مفهوم کارما و قانون کارما یک مثال ساده ضروری است. فرض کنید همه ما میخواهیم به مردم در حد توان خود کمک کنیم.
حال دو سوال مطرح میشود: چقدر احتمال دارد شخصی که به او کمک کردهایم، پاسخ خوبی، ما را بدهد؟ چقدر احتمال دارد که عمل ما یک منبع از انرژی مثبت ایجاد نماید؟! این یک مثال خیلی ساده از کارما درباره مسائل روزمره است. البته کارما بصورت منفی نیز وجود دارد.
به سادگی اما بسیار عمیق مفهوم قانون کارما را توضیح میدهد:
«انسان چیزی جز محصول افکارش نیست. او به همان چیزی تبدیل میشود که بدان فکر میکند.»
قانون کارما یکی از قدیمیترین مفاهیم معنوی/مذهبی در جهان است. مدتها قبل از مسیحیت و یهود، مفهوم قانون کارما به طور گسترده در شرق پذیرفته شده بود. چرا که نه؟ منطقی است. این اعتقاد که اعمال گذشته بر سرنوشت ما در حال اثر میگذارند، کاملاً منطقی به نظر میآید.
قیمت کابینت گلاس در زمستان 99 از متری سه ملیون تومان شروع میشود. اما سوال اصلی اینجاست که برای استعلام دقیق قیمت کابینت گلاس محاسبه متراژ آشپزخانه کافی ست؟ همانطور که قبلا هم گفتیم، چنانچه مایل به محاسبه دقیق قیمت کابینت گلاس هستی باید جزئیات اجرایی را در نظر بگیرید که در ادامه به بررسی آنها نیز می پردازیم.
چنانچه به دریافت مشاوره رایگان برای طراحی و اجرا انواع مصنوعات دکوراتیو چوبی اعم از کمد دیواری، کابینت ام دی اف، تخت تاشو و … دارید و یا میخواهید از قیمت ساخت کمد دیواری در تهران مطلع شوید، می توانید با ما با شماره تماس: 09124177820 در ارتباط باشید.
یکی از عواملی که تاثیر مستقیم بر روی قیمت کابینت گلاس شما دارد، جنس و برند مصرفی شما است. های گلاس ها تحت عنوان ورق خارجی و داخلی در بازار عرضه می شوند که، حدود 500 هزار تومان باهم تفاوت قیمت دارند. همینطور از آنجا که کیفیت ورق های گلاس ارائه شده توسط کارخانه های مختل باهم رق دارد پس برند نیز روی قیمت کابینت گلاس تاثیر می گذارد.
بعضی کابینت ها ساده اند و برخی دیگر ترکیبی از سنگ و آینه و…
همچنین دستگیره ها و موارد دیگری نیز نظیر قفسه های تزئینی بسته به سلیقه مشتری در ساخت کابینت آشپزخانه های گلاس استفاده میشود که قطعا قیمت های متفاوتی دارد و برای محاسبه قیمت کابینت های گلاس آنها نیز در نظر گرفته شود.
طرحی که برای کابینت ام دی اف خود انتخاب میکنید مستقیما، قیمت آن را مشخص میکند. برای محاسبه دقیق قیمت کابینت گلاس باید طرح شما با جزئیات مشخص باشد و اگر طرحی کلی در ذهن داشته باشید قیمت کابینت ام دی اف شما به صورت دقیق محاسبه نمی شود.
مژده به همراهان همیشگی آرشان دکور: این مجموع بابت طراحی هزینه ای را از شما عزیزان دریافت نمیکند لذا می توانید بدون صرف کمترین هزینه ای قیمت دقیق کابینت ام دی اف خود را محاسبه کنید.
همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، جزئیات میتواند قیمت کابینت شما را در پایان کار تغییر دهد. اما این جزئیات چیست؟ در ادامه سه فاکتور مهم که میتواند اختلاف قیمت بین یک نوع متریال ایجاد کند را شرح میدهیم.
کابینت ام دی اف و کابینت های گلاس، نوع متریال خیلی مهم است. حدودا چیزی بین 500 هزار تومان بین متریال ایرانی و خارجی تفاوت وجود دارد. مورد دوم مسئله برندینگ است. کارخانه ای که از آن ورق ام دی اف و هایگلاس خریداری میشوند تاثیر مستقیم بر روی قیمت کابینت دارند.
در کابینتهای چوبی همانطور که حتما حدس زدید، نوع چوب مصرفی حرف اول را می زند. این موضوع در مورد ابینت های روکش چوبی نیز صادق است. مورد دوم که در این نوع کابینت ها بر روی ققیمت تمام شده اثر می گذارد، رنگ کابینت است ه معمولا از رنگ پلی استر استفاده می شود.
اگر بدانید که عزت نفس واقعا چیست قطعا متوجه خواهید شد که تقویت عزت نفس تا چه میزان میتواند موضوع مهم و حیاتی ای باشد. حقیقتا افراد زیادی را میشناسم که صرفا چون عزت نفس پایینی دارند حال روحی آنها به شدت بد است. باکسی وارد رابطه ای طولانی مدت نمیشوند. نسبت به زندگیشان هیچ حس زیبایی ندارند و چون خود را انسان حقیر و دوست نداشتنی ای میدانند حتی وقتی مورد عشق و محبت دیگران قرار میگیرند حالشان بد است. حال میفهمید تقویت عزت نفس تا چه حد میتواند موضوع حائز اهمیتی باشد و چه بالاهایی ممکن است گریبان گیر شما شود اگر توان تقویت عزت نفس خود را نداشته باشید؟؟؟
در این مقاله به بررسی راهکارهایی علمی و صددرذ کاربردی در راه تقویت عزت نفس شما خواهیم پرداخت پس با ما همراه باشید
این ۵ تکنیک را حتما انجام دهید تا شاهد نتایج شگفت انگیزی باشید.
بدین منظور تمام زندگی خود را بنویسید. نوشتن خاطرات مربوط به کودکی، نوجوانی و اکنونتان در تقویت عزت نفس شما معجزه میکند. اگر نقاط ابهامی در زندگی شما هست این نقاط ابهام را بپرسید، تحقیق کنید، بررسی کنید و برای خودتان کاملا شفاف سازی کنید. شما در این تکنیک کافیست شبی ده دقیقه وقت بگذارید. و هر چیزی که از گذشته در یاد دارید را روی کاغذ بیاورید. همین طور در حین نوشتن تاریخچه زندگی خودتان نقاط مثبت را پررنگ تر کنید بیشتر راجع به آن بنویسید. چه اتفاق های مثبتی در کودکی افتاده است. چه کارهای خوبی کرده اید حتی شیطنت هایی که به شما حس خوبی می دهد. چطور درس خوانده اید و چه نمرات خوبی گرفته اید. یعنی بیشتر توجه و تمرکز روی نقاط مثبت باشد.
در مرحله بعد شما باید شبی پنج مورد که از خودتان شناخته اید و به آن افتخار می کنید را یادداشت کنید. یعنی از دل آن سرگذشتی که نوشته اید و آن نقاط مثبتی را که به آنها اشاره کرده اید هر شب ۵ مورد را که به آنها افتخار می کنید و در خودتان مثبت، خوب و بارز می دانید را یادداشت کنید. تا به مرور زمان تقویت عزت نفس برایتان میسر شود
هر شب ۵ مورد یاداشت کنید. می توانید به خیلی چیزها اشاره کنید. ارتباطاتتان، افرادی که با آنها دوست هستید، توانایی های خاصی که دارید، استعدادهایی که دارید، مثلا موردی که من دیشب در این یادداشت های پنج گانه شبانه ام نوشتم؛ ناگهان یادم افتاد که بعد از مدتها کم کم لیستم خالی شده است و نمی توانم موردی را پیدا کنم. ولی لحظه ای به همان روز خودم نگاه کردم و یادم افتاد که من امروز با فرزندم به گونه ای خاص صحبت کردم. این شیوه گفتگو را خیلی دوست دارم در صورتی که اصلا تا بحال به آن توجه نکرده بودم. این را به عنوان اولین آیتم آن لیست پنج گانه نوشتم. منظورم این است که شاید در دفعات اولی که می خواهید این لیست را پر کنید. چیزی به ذهنتان نرسد یا ندانید. این کاملا طبیعی است بخاطر اینکه چیزهای مثبت زیادی را در خودتان نمی بینید. چون عزت نفس پایین اصلا تعریفش همین هست. اما به تدریج یاد می گیرید که نقاط قوت و مثبت خودتان را بزرگ تر و بزرگ تر بکنید و با شروع عدد اول عددهای بعدی را حتما در لیست بگذارید.
تکنیک و روش دومی که در تقویت عزت نفس می خواهم خدمتتان بگویم دیدن چیزهای خوب در دیگران است. ما عموما در دیگران نقاط منفی را خیلی بارز می بینیم. مخصوصا هر چقدر عزت نفستان پایینتر باشد. شما افراد دیگر را ضعیف تر و منفی تر از خودتا خواهید دید. اما اینجا می خواهیم دقیقا برعکس عمل کنیم. نباید در مورد دیگران قضاوت بکنیم. فقط می خواهیم یک مقایسه مثبت بکنیم. نقاط مثبتی که در خودتان می بینید را جستجو کنید و در اطرافیان ببینید. و یا نقاط مثبتی را که در دیگران می بینید را در دیگری جستجو کنید. اینجا هم باز ممکن است در یافتن نقاط مثبت در دیگران با مشکل مواجه شویم و نتوانیم پیدا کنیم. این باز طبیعی است ولی به تدریج و با فکر کردن بر روی این موضوعات می توانیم نقاط بسیار مثبتی را در اطرافیان خودان پیدا کنیم که در شما هم هست یا در شما هست و در دیگران هم هست. بیشتر ما در دیگران فقط به دنبال مسائل و جوانب منفی آنها هستیم و فقط آن نکات منفی را می بینیم. مثلا با دوستی سالها ست ارتباط داریم و سال هاست داریم قضاوتش می کنیم و همیشه در ذهنمان به گفتگو با این فرد مشغولیم.
کمی به این افکار توجه کنیم تمام عمرمان داریم این کارها را، این گفتمان را در درون خودمان تکرار می کنیم و اکنون ما فرض می کنیم که نمی خواهیم از این به بعد این کار را بکنیم و بر عکس می خواهیم فقط و فقط نقاط قوت و مثبت دیگران را ببینیم و آن را به زبان بیاوریم؛ در واقع ما می خواهیم از اختلاف هایمان به پذیرش تفاوت هایمان برسیم. پس زیاد به نقاط ضعف هم کاری نداشته باشیم بیشتر جنبه های مثبت را ببینیم و با این جنبه های مثبت طبعا ارتباط خوبی بین ما برقرار خواهد شد، تا اینکه بخواهیم جنبه های منفی را ببینیم و حالا در ارتباط صد در صد با مسائل و مشکلاتی مواجه خواهیم شد.
دوستان در اینجا هدف من این نیست که مشکلات خودم و دیگران را کتمان بکنم؛ اصلا بحث عزتمندی این نیست!! برای همین هم اینجا نمی خواهیم این بحث را باز کنیم که با جوانب منفی خودمان این کار را بکنیم یا با جوانب منفی دیگران این کار را بکنیم. طبیعی است که وقتی در خودم این جوانب منفی را بشناسم احتمال دارد که بتوانم تغییر بدهم و در دیگران هم یا می پذیرم و یا کمکش می کنم تغییر بدهد و یا اینکه با همان شرایط با آن مواجه می شویم.
تکنیک سوم این است که حالا ما باید ببینیم که چطور می توانیم در دیگران حس خوب را به وجود بیاوریم. چطور به دیگران می توانیم کمک بکنیم مثلا دیروز یکی از همکاران من ناراحت بود از شرایطش از وضعیتش و برای آینده به شدت غصه می خورد و نگران بود من اینجا گفتم خب ببینم می توانم از این تکنیک استفاده بکنم. آمدم کلی صحبت های مثبت با او کردم. به آینده امیدوارش کردم و تازه به او گفتم تو در اینجا ، در این شرکت توانایی هایی داری که همه ی ما به این تواناییهای تو غبطه می خوریم. پس تو آدم خوب و متفاوتی هستی، پدر خوبی هستی تو همکار خوبی هستی. در کل خیلی حس خوبی نسبت به حرف های من پیدا کرد. باورتان نمی شود فردای آن روز بعد از این گفتگوی خیلی کوتاه به من زنگ زد و با حالتی که خیلی احساساتی شده بود از من بابت این گفتگوی خیلی خوبی که بینمان رد و بدل شده بود خیلی تشکر کرد. خب می خواهیم این کار را آنالیز کنیم. من با یک گفتگو، با اشاره به نقاط قوت همکارم در ایشان حس خوبی ایجاد کردم. اما این کار چه سودی برای من داشت؟سودش برای من این بود که احساس بسیار بهتری در من ایجاد شد. با واکنش ایشان نسبت به این گفتگو من متوجه شدم که یک آدم خوبی هستم و دوم یک سری توانایی های خاص دارم و سوم دیگران نسبت به من حس خوبی دارند و در نهایت در واقع به این ایمان می رسم که
یک: من خوب هستم،
دو:دیگران خوب هستند،
سه:ارتباط من با دیگران خوب است.
تکنیک دیگری که خیلی موثر می دانم این است که خوش لباس باشید و به سر و وضع خودتان برسید. از عطر و ادکلن خوب و مناسبی استفاده کنید و در کل ظاهرتان را حفظ کنید. لازم نیست که منتظر یک شرایط ، وضعیت و روز خاصی باشید. تا زیبا لباس بپوشید، موهایتان را مرتب کنید یا خانم ها آرایش کنند. این کار را یکبار برای خودتان بکنید، بروید جلوی آینه و با یک حس خوب به سر و وضع خودتان برسید. از لباسی که می پوشید لذت ببرید ، از کفش نویی که خریده اید، در واقع از ظاهر خودتان بیشترین لذت را ببرید. اینجا اشاره می کنم که شاید بسیاری از مردم با پوشیدن لباس نو حس خوبی ندارند. این دقیقا بخاطر این است که وقتی من خوب نیستم چیزهای خوب هم نباید داشته باشم. یک نگاه تلخ است که ته ضمیر این افراد نشسته است.
در این جا متذکر می شوم در حفظ ظاهر، چگونه ایستادن، راه رفتن، نشستن، حالت های اندام خیلی خیلی مهم هستند. ما از ظاهر افراد خیلی وقت ها قضاوتشان می کنیم و می دانیم آدمی با کتف افتاده ، سر شانه های افتاده، شل که با دست های کاملا بی حال راه می رود. آرام راه می رود، خب مسلما این آدم، آدم حرمت نفس پایین دارد. سرش پایین به کسی نگاه نمی کند. ولی بر عکس شما تصور کنید آدمی که سر بالا، سینه جلو ، دست ها را آرام و محکم در کنار شانه هاش تکان می دهد. خیلی محکم راه می رود. تند راه می رود، تماس چشمی با دیگران دارد، ظاهر آرام و شاید تبسمی هم دارد. خب طبعا ، این آدم احتمالا لباس مرتبی هم دارد و عرض شود که به خودش و کاری که آن لحظه دارد انجام می دهد و جایی که دارد می رود، ایمان ، اعتقاد و باور دارد، منظور از خوش پوشی بیشتر داشتن احساس خوب از ظاهر خود است و این حفظ ظاهر در رابطه با کیفیت عزت نفس و یا تقویت عزت نفس خیلی خیلی موثراست. خود به خود یک اثر متقابل هم از دیگران می گیرد، این فرد همین که مورد توجه قرار می گیرد، همین که دیگران از لباسش، تیپش، راه رفتنش، عطر و ادکلنش ، کفشش، ظاهرش، حتی شیوه نشستنش به او می گویند یا حتی با نگاهشان یک حس خوب به او انتقال می دهند. این دقیقا اثر بسیار بسیار قدرتمندی در درون خود فرد ایجاد می کند که دیگران تاییدش می کنند. در واقع خیلی وقت ها ما به این تاییدها نیاز داریم تا مطمئن شویم تائید خودمان تایید درستی بوده است.
زمانی هم که تعریف می شود لطفا به سبک ایرانی اصلا منکر آن تعریف نشوید یا نگویید که “اصلا اینجور نیست که شما می گویید و این لباس نو نیست، لباس کهنه فلانی است، و این اصلا مارک معروفی نیست. من این را توی حراجی گرفتم، چیز مهمی نیست. تصادفا اینجوری راه میرم.” نه اینجوری نه، اتفاقا برعکس باید تشکر بکنیم از اینکه شما را اینجور می بینند. که از شما تعریف می کنند یا از مسایل مرتبط با شما تعریف می کنند. هرگز قدر دانیها و تشکرها را رد نکنید و به تعارف نکشانید. نه اتفاقا از آنها تشکر کنید. جمله ای که یکی از روانشناسان در یک سمینار در این مورد می گفت این بود که بگویید: من سپاس گزار لطفتان هستم.
آخرین تکنیک این است که بخشنده باشید. من از بزرگی شنیدم که می گفت انعکاس بخشش دیگران در ما بخشش خودمان می شود. ما خیلی وقتها باید خودمان را ببخشیم اما کاری که می کنیم این است که بلاهایی سر خودمان می آوریم که اگر سر دیگری بیاوریم. صد در صد از ما شکایت می کنند یا هر کاری از دستشان برآید در قبال ما انجام می دهند. ما احتیاج به بخشش خودمان داریم و برای اینکه خودمان را ببخشیم با این تکنیک با بخشش دیگران در واقع این را به خودمان انتقال می دهیم.
بر اساس قانون جذب افراد ما چه کسانی را جذب میکنیم و یا چه کسانی جذب ما میشوند؟
هر فردی در زندگی یک سری دوستان خاصی دارد که تقریبا همه آن دوستان، از خصوصیاتی نسبتا شبیه به هم برخوردارند آنها را با قانون جذب افراد به زندگی اش جذب کرده است و با به عبارتی دیگرمعمولا طیف دوستان و همنشینان هر شخص، افراد خاصی هستند که خصوصیات اخلاقی نسبتا شبیه هم دارند.
قانون جذب افراد فقط منحصر به اشیا و خواستههای مادی و معنوی نیست بلکه در مورد افراد نیز صادق است. یعنی ما تا اندازهای میتوانیم تعیین کنیم که چه کسی را جذب خواهیم نمود.
طبق یافتههای دانشمندان، هر کسی دربردارندۀ هالهای از انرژی در اطراف خود است که این هالۀ انرژی به تفکرات فرد بستگی دارد؛ تفکرات مثبت هالههای انرژی مثبت و تفکرات منفی هالههای انرژی منفی را تولید میکنند. پس با توجه به اینکه هالههای انرژی در اطراف هر شخصی وجود دارد، مجاورت با افراد مثبتاندیش یا منفینگر باعث تاثیر در رفتار ما میشود و قانون جذب افراد را به کار می اندازد. برای مثال با خود تصور کنید که چرا یک کودک در بغل مادر خود احساسی بسیار خوب دارد؟ یقینا به این دلیل است که مادر با عشق خالص و ناب خود به کودک، انرژی خود را به او منتقل نموده و با بغل کردن کودک، وی را در فضای انرژی مثبت خود قرار میدهد. همینطور در مورد هالههای انرژی افراد خوب، مثبت نگر و … . و نیز هالههای انرژی افراد منفی نیز همینطور است. حتما تابحال همنشینی با افرادی که تفکرات منفی دارند همنشین شدهاید. قطعا تا چند دقیقه یا ساعت دچار نوعی کاهش انرژی شده و حالت شادابی خود را از دست دادهاید.
قانون جذب افراد میگوید :
هر انرژی تمایل به جذب انرژی همانند خود را (در شکل کاملتر) دارد.
به همین دلیل است که قانون جذب افراد به ما میگوید شما بخواهید (به خواستۀ خود فکر کنید) سپس ما با تصور کردن و تلقین به نفس و در واقع با تابش انرژی به هستی، آن چیزی که به آن فکر میکردهایم را به شکل پرتراکم خود (یعنی جسم و تجسم یافته) به دست میآوریم. این اساس قانون جذب است. همچنین یک قانون در علوم پایه وجود دارد که میگوید :
همیشه شکل کم تراکم هر انرژی تمایل به جذب شکل پرتراکم و انبوه خود دارد.
در مورد جذب انسانها و اینکه ما چه کسانی را جذب میکنیم، نمیتوان افرادی را که حضورشان در زندگی ما به دست خودمان نبوده و ناچارا در زندگی ما وارد شدهاند را به حساب آورد، مانند پدر، مادر، برادر، معلم، همسایه و … . اما جذب دوستان و همسر مسئلهای است که تا اندازهای میتوان در آن به صورت اختیاری عمل نمود.
ما همیشه افرادی را جذب میکنیم که مانند ما اندیشیده و نیز رفتاری مانند خودمان دارند اما نه تنها دقیقا شبیه خودمان، بلکه بسیار بیشتر و شدیدتر از خودمان در آن رفتار و تفکرات زندگی خود را سپری میکنند. برای مثال اگر ما روزی ۵ بار غیبت کرده و دروغ میگوییم، فردی را جذب خواهیم کرد که روزی ۵۰ بار دروغ گفته و غیبت میکند. همچنین مثلا اگر ما تا اندازۀ ۲۰ نمره امیدوار به رحمت خدا هستیم، فردی را جذب میکنیم که به اندازۀ ۲۰۰ نمره به رحمت خدا اطمینان و یقین دارد.
پس در واقع افرادی را که ما ناخودآگاه جذب میکنیم، دقیقا همان بازگشت رفتار خودمان است که به صورت یک انسان در حضورمان ظاهر شده است. همان طور که بزرگان و مشاهیر جهان از قدیم گفتهاند، انسانها و دوستان در واقع آینۀ رفتار ما هستند و دوستان میآیند تا ما خود را بشناسیم و جملاتی از این قبیل.